همان گونه که وجود پدر و مادر و یاد آنها برای فرزندان مایه قوت قلب و آرامش خاطر است، اساسا وجود خداوند و اعتقاد به او و ارتباط با او مایه اطمینان و آرامش انسان است؛ به همین دلیل آرامشی که اهل ایمان دارند، خاص آنها است و کسانی که به خدا اعتقاد ندارند، همیشه در اضطراب و نگرانی بسر می برند، چون در حوادث زندگی خود را تنها و بی پناه می انگارند .
اگر دنیا را با همه سختى هایى که ممکن است داشته باشد، آن گونه که هست بشناسیم، مى توانیم به راحتى در آن زندگى کنیم. زندگى راحت، در گرو شناخت دنیا است.
انسان دارای چنان استعدادی است که می تواند به مقام خلیفه الهی برسد. این مقام رهزنانی که همواره به سوی اشیاء گران بها تمایل نشان می دهند، را تحریک می کند تا دست به چپاول بزنند.
سارق انسان از یک سو شیطان در کمین نشسته است، تا حقیقت انسانی را به یغما ببرد و بر این کار خود قسم نیز یاد کرده است« قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین؛ گفت: «به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد»(سوره ص/82). البته جالب توجه این است که انسان خود نیز به راهزنی او کمک می کند؛ آن هنگام که در غفلت و پیروی از کشش های نفس هوا خواه می شود، نه خدا خواه.
امیرمؤمنان علی (ع) بیشترین و مهمترین چیزی که به فرزند بزرگوارشان وصیت می نمایند و او را محتاج آن می دانند، - پرهیز و ترس از خدا - می باشد. با مطالعه متن وصیتنامه که در پایین آورده شده است می توانید خودتان به این مهم پی ببرید.
آنچـه میخوانید وصیت امام علی (ع)بـه فرزندش امام حسن(ع)است کـه پـس از بـازگشـت از صفـیـن در قـریـه حـاضـریـن نـوشـت.
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دسته بندی موضوعی
دوستان