سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حضرت علی علیه السلام چه توصیفی از متقین دارند ؟ اگر می شود به صورت مفصل توضیح دهید.

jpeg_0.

(یکى از یاران پرهیزکار امام علیه السّلام به نام همّام، گفت: اى امیر مؤمنان پرهیزکاران (متقین) را براى من آنچنان وصف کن که گویا آنان را با چشم مى‏نگرم. امام علیه السّلام در پاسخ او درنگى کرد و فرمود «اى همّام از خدا بترس و نیکوکار باش که خداوند با پرهیزکاران و نیکوکاران است» امّا همّام دست بردار نبود و اصرار ورزید، تا آن که امام علیه السّلام تصمیم گرفت صفات پرهیزکاران را بیان فرماید. پس خدا را سپاس و ثنا گفت، و بر پیامبرش درود فرستاد، و فرمود: )

1- سیماى پرهیزکاران

پس از ستایش پروردگار همانا خداوند سبحان پدیده‏ها را در حالى آفرید که از اطاعتشان بى‏نیاز، و از نافرمانى آنان در امان بود، زیرا نه معصیت گناهکاران به خدا زیانى مى‏رساند و نه اطاعت مؤمنان براى او سودى دارد، روزى بندگان را تقسیم، و هر کدام را در جایگاه خویش قرار داد.

امّا پرهیزکاران در دنیا داراى فضیلت‏هاى برترند، سخنانشان راست، پوشش آنان میانه روى، و راه رفتنشان با تواضع و فروتنى است، چشمان خود را بر آنچه خدا حرام کرده مى‏پوشانند، و گوش‏هاى خود را وقف دانش سودمند کرده‏اند،

و در روزگار سختى و گشایش، حالشان یکسان است.

و اگر نبود مرگى که خدا بر آنان مقدّر فرموده، روح آنان حتى به اندازه بر هم زدن چشم، در بدن‏ها قرار نمى‏گرفت، از شوق دیدار بهشت، و از ترس عذاب جهنّم.خدا در جانشان بزرگ و دیگران کوچک مقدارند، بهشت براى آنان چنان است که گویى آن را دیده و در نعمت‏هاى آن به سر مى‏برند، و جهنّم را چنان باور دارند که گویى آن را دیده و در عذابش گرفتارند.

دل‏هاى پرهیزکاران اندوهگین، و مردم از آزارشان در أمان، تن‏هایشان لاغر، و خواست‏هایشان اندک، و نفسشان عفیف و دامنشان پاک است. در روزگار کوتاه دنیا صبر کرده تا آسایش جاودانه قیامت را به دست آورند: تجارتى پر سود که پروردگارشان فراهم فرموده، دنیا مى‏خواست آنها را بفریبد امّا عزم دنیا نکردند، مى خواست آنها را اسیر خود گرداند که با فدا کردن جان، خود را آزاد ساختند.

2- شب پرهیزکاران

پرهیزکاران در شب بر پا ایستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفکّر و اندیشه مى‏خوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروى درد خود را مى‏یابند.

وقتى به آیه‏اى برسند که تشویقى در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روى آورند، و با جان پر شوق در آن خیره شوند، و گمان مى‏برند که نعمت‏هاى بهشت برابر دیدگانشان قرار دارد،و هر گاه به آیه‏اى مى‏رسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن مى‏سپارند، و گویا صداى بر هم خوردن شعله‏هاى آتش، در گوششان طنین افکن است، پس قامت به شکل رکوع خم کرده، پیشانى و دست و پا بر خاک مالیده، و از خدا آزادى خود را از آتش جهنّم مى‏طلبند.

3- روز پرهیزکاران

پرهیزکاران در روز، دانشمندانى بردبار، و نیکوکارانى با تقوا هستند که ترس الهى آنان را چونان تیر تراشیده لاغر کرده است، کسى که به آنها مى‏نگرد مى‏پندارد که بیمارند امّا آنان را بیمارى نیست، و مى‏گوید، مردم در اشتباهند در صورتى که آشفتگى ظاهرشان، نشان از امرى بزرگ است. از اعمال اندک خود خشنود نیستند، و اعمال زیاد خود را بسیار نمى‏شمارند. نفس خود را متّهم مى‏کنند، و از کردار خود ترسناکند.

هرگاه یکى از آنان را بستایند، از آنچه در تعریف او گفته شد در هراس افتاده مى‏گوید: «من خود را از دیگران بهتر مى‏شناسم و خداى من، مرا بهتر از من مى‏شناسد، بار خدایا، مرا بر آنچه مى‏گویند محاکمه نفرما، و بهتر از آن قرارم ده که مى‏گویند، و گناهانى که نمى‏دانند بیامرز»

4- نشانه‏هاى پرهیزکاران

و از نشانه‏هاى یکى از پرهیزکاران این است که او را اینگونه مى‏بینى: در دیندارى نیرومند، نرمخو و دور اندیش است، داراى ایمانى پر از یقین، حریص در کسب دانش، با داشتن علم بردبار، در توانگرى میانه رو، در عبادت فروتن، در تهیدستى آراسته، در سختى‏ها بردبار، در جستجوى کسب حلال، در راه هدایت شادمان و پرهیز کننده از طمع ورزى، مى‏باشد.

اعمال نیکو انجام مى‏دهد و ترسان است، روز را به شب مى‏رساند با سپاسگزارى، و شب را به روز مى‏آورد با یاد خدا، شب مى‏خوابد اما ترسان، و بر مى‏خیزد شادمان، ترس براى اینکه دچار غفلت نشود، و شادمانى براى فضل و رحمتى که به او رسیده است. اگر نفس او در آنچه دشوار است فرمان نبرد، از آنچه دوست دارد محرومش مى‏کند. روشنى چشم پرهیزکار در چیزى قرار دارد که جاودانه است، و آن را ترک مى‏کند که پایدار نیست، بردبارى را با علم، و سخن را با عمل، در مى‏آمیزد.

پرهیزکار را مى‏بینى که: آرزویش نزدیک، لغزش‏هایش اندک، قلبش فروتن، نفسش قانع، خوراکش کم، کارش آسان، دینش حفظ شده، شهوتش در حرام مرده و خشمش فرو خورده است. مردم به خیرش امیدوار، و از آزارش در امانند.

اگر در جمع بى‏خبران باشد نامش در گروه یاد آوران خدا ثبت مى‏گردد، و اگر در یاد آوران باشد نامش در گروه بى‏خبران نوشته نمى‏شود. ستمکار خود را عفو مى‏کند، به آن که محرومش ساخته مى‏بخشد،

به آن کس که با او بریده مى‏پیوندد، از سخن زشت دور، و گفتارش نرم، بدى‏هاى او پنهان، و کار نیکش آشکار است. نیکى‏هاى او به همه رسیده، آزار او به کسى نمى‏رسد. در سختى‏ها آرام، و در ناگواریها بردبار و در خوشى‏ها سپاسگزار است. به آن که دشمن دارد ستم نکند، و نسبت به آن که دوست دارد به گناه آلوده نشود. پیش از آن که بر ضد او گواهى دهند به حق اعتراف مى‏کند، و آنچه را به او سپرده‏اند ضایع نمى‏سازد، و آنچه را به او تذکّر دادند فراموش نمى‏کند. مردم را با لقب‏هاى زشت نمى‏خواند، همسایگان را آزار نمى‏رساند، در مصیبت‏هاى دیگران شاد نمى‏شود .

و در کار ناروا دخالت نمى‏کند، و از محدوده حق خارج نمى‏شود. اگر خاموش است سکوت او اندوهگینش نمى‏کند، و اگر بخندد آواز خنده او بلند نمى‏شود، و اگر به او ستمى روا دارند صبر مى‏کند تا خدا انتقام او را بگیرد. نفس او از دستش در زحمت، ولى مردم در آسایشند. براى قیامت خود را به زحمت مى‏افکند، ولى مردم را به رفاه و آسایش مى‏رساند.

دورى او از برخى مردم، از روى زهد و پارسایى، و نزدیک شدنش با بعضى دیگر از روى مهربانى و نرمى است. دورى او از تکبّر و خود پسندى، و نزدیکى او از روى حیله و نیرنگ نیست.

(سخن امام که به اینجا رسید، ناگهان همّام ناله‏اى زد و جان داد. امام علیه السّلام فرمود) سوگند به خدا من از این پیش آمد بر همّام مى‏ترسیدم. سپس گفت: آیا پندهاى رسا با آنان که پذیرنده آنند چنین مى‏کند شخصى رسید و گفت: چرا با تو چنین نکرد ، امام علیه السّلام پاسخ داد: واى بر تو، هر أجلى وقت معیّنى دارد که از آن پیش نیفتد و سبب مشخّصى دارد که از آن تجاوز نکند. آرام باش و دیگر چنین سخنانى مگو، که شیطان آن را بر زبانت رانده است.


اولین دیدگاه را شما بگذارید مراقبه و ریاضت ،

 گامها و...   

مشخصات مدیر وبلاگ

ویرایش

لوگوی دوستان



ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ