سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام _ حیا چیست؟

حیا یکی از مهم‌ترین صفات نفسانی است که تأثیر فراوانی بر حوزه‌های مختلف زندگی اخلاقی ما دارد. نقش بارز این تأثیر، بازدارندگی است.
«حیا» در لغت به مفهوم شرمساری و خجالت است که در مقابل آن «وقاحت» و بی‌شرمی قرار دارد. (ابن منظور: لسان العرب، ج 8، ص 51؛ مفردات الفاظ القرآن، ص 270، و ابن اثیر: نهایه، ج 1، ص 391)
حیا در اصطلاح عبارت است از: محصور کردن و انفعال نفس از ارتکاب محرّمات شرعیه و قبائح عقلیه وعرفیه، به جهت این‌که نکوهش نشود.
مرحوم مجلسی (رضوان الله تعالی علیه) هم تعریفی راجع به حیا دارد که می‌فرماید: «اَلحَیاءُ مَلَکَةٌ لِلنَّفسِ تُوجِبُ إِنقِباضُها عَنِ القَبیحِ وَ إِنزِجارُها عَن خِلافِ الآدابِ خَوْفاً مِنَ الَّلْومِ» (حیا نوعی انفعال و انقباض نفسانی است که موجب خودداری از انجام امور ناپسند در انسان می‌گردد و منشأ آن ترس از سرزنش دیگران است. (ابن مسکویه: تهذیب الاخلاق، ص 41؛ طوسی:اخلاق ناصری، ص 77)
مطالعه درباره مفهوم «حیا» در آیات و روایات نشان می‌دهد که منشأ پیدایش این حالت در انسان درک حضور در محضر ناظری آگاه، محترم و گرانمایه است.
این مفهوم، قدر مشترک میان همه انواع حیا است. بنابراین حیا دارای سه رکن اصلی است:
فاعل (انجام دهنده کار)، ناظر و فعل. فاعل، در حیا شخصی است برخوردارِ از کرامت و بزرگواری نفسانی.
ناظر در حیا شخصی است که مقام و منزلت او در چشم فاعل عظیم و شایسته احترام باشد، و فعلی که رکن سوم برای تحقق حیا است، فعل ناپسند و زشت است.
شایان ذکر است که اگرچه چهره بارز و جوهره حیا، بازدارندگی از ارتکاب اعمال زشت است، قهراً این بازدارندگی، انجام اعمال نیک را در پی خواهد داشت.
اگر بخواهیم مطلب و بحث را ساده‌تر بیان کنیم، حیا یک نوع پوشش برای روح است که در روابط گوناگون قرار می‌گیرد. یک وقت در ارتباط با خدا قرار می‌گیرد، یک وقت در ارتباط با مخلوق و حتّی یک وقت در ارتباط با خود انسان قرار می‌گیرد. لذا در تقسم‌بندی حیا می‌گویند: «أَلحَیاءُ مِنَ اللهِ تعالی» یعنی: از خدا خجالت کشیدن. «أَلحَیاءُ مِنَ الخَلق» یعنی: از مردم خجالت کشیدن. «أَلحَیاءُ مِنَ النَّفس» یعنی: لااقل از خود خجالت کشیدن.
در جایی که «حیا مِن الله» و خجالت کشیدن از خدا مطرح است، تعبیر به «تقوا» می‌شود. در قرآن داریم: «یَابَنىِ ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکمُ‏ْ لِبَاسًا یُوَارِى سَوْءَاتِکُمْ وَ رِیشًا وَ لِبَاسُ التَّقْوَى‏ ذَلِکَ خَیرٌْ ذَلِکَ مِنْ ءَایَاتِ الله...» ای فرزندان آدم! لباسی برای شما خلق کردیم که شما را می‌پوشاند و مایه‌ی زینت شماست. امّا لباس پرهیزکاری بهتر است. اینها (همه) از آیات خداست تا متذکّر نعمتهای او شوند.
تقوا یک امر درونی و مربوط به روح است. پوششی برای روح است. در این آیه از آن تعبیر به لباس می‌کند.
حیا یک پوشش است. لذا علی (علیه السلام) در روایتی می‌فرماید: «أَحسَنُ مَلابِسِ الدُّنیا أَلحَیاء» بهترین لباس‌های دنیا، حیا است. در این روایت پوشش بودن حیا به صورت روشن و شفاف بیان شده است. حیا پرده‌ای ‌ برای روح به شمار می‌رود.
سخن دیگر این‌که حیا یک امر فطری و آمیخته شده با خلقت هر انسانی است و از مختصّات انسان هم هست. امتیاز انسان از سایر حیوانات در همین است. یکی از فرق‌های انسان با حیوان همین‌جا است. انسان یک اشتراکاتی با حیوانات دارد. مانند این‌که: آن‌ها نیز مانند انسان‌ها می‌خورند، می‌آشامند، غریزه جنسی و امثال این‌ها را دارند. امّا انسان یک امتیاز دارد. مابه‌الامتیاز انسان از حیوان به حیای انسان است؛ یعنی همین پوششی که خداوند در درون انسان به ودیعه گذاشته است و خدا بذر حیا را در درون هر انسانی پاشیده است و نشای حیا را کاشته است، امری اکتسابی نیست. مثل بقیه امور فطری در انسان است که باید انسان او را شکوفا کند.
علی (علیه السلام) در روایتی می‌فرماید: «أَعقَلُ النّاسِ أَحیاهُم» عاقل‌ترین مردم با‌حیاترین و باشرم‌ترین مردم است. این در بُعد انسانی حیا می‌باشد که انسان با حیا می‌تواند خوبی و بدی کارها را درک کند. در بُعد الهی آن هم این است؛ روایت از امام صادق (علیه السلام) است که می‌فرمایند: «لا ایمانَ لِمَن لا حَیاءَ لَهُ» کسی که شرم ندارد ایمان ندارد.
در ابتدا گفته شد که «الحیاء مِنَ الله تعالی». همین حیا است که انسان را از نظر اعمال زشت و قبیح باز می‌دارد و روایت حضرت علی (علیه السلام) که فرموده است: «أَلحَیاءُ یصُدُّ عَن فِعلِ القَبیحِ» (حیا انسان را از انجام عمل قبیح باز می‌دارد) اشاره به همین مطلب دارد. حال قبح آن قبح عقلی باشد یا قبح شرعی. انسان از نظر ذاتش، پرده‌دار است یعنی با‌حیاست، پرده‌دَر نیست؛ چه در بُعد انسانی‌، چه در بُعد الهی‌. انسان در هر دو بُعد این‌طور است. اصلاً در درون او است، یک چیز تحمیلی برای انسان نیست.
هر بچّه‌ای که به دنیا می‌آید، از نظر درونی‌ نهاد او این چنین است؛ پرده‌دار است نه پرده‌دَر و همان پرده‌داری موجب می‌شود که به طرف فعل قبیح و زشت نمی‌رود. حیا نسبت پیشگیری نسبت به افعال زشت دارد؛ یعنی این‌که موجب می‌شود که انسان به سمت کار بد و زشت نرود؛ یعنی موجب شرم او می‌شود.
اگر کار زشتی هم از او سر زد تا آن‌جایی که هنوز مسخ نشده است و این پرده‌ به طور کلّی دریده نشده و از بین نرفته، متأثّر می‌شود. خودِ او خجالت می‌کشد؛ خودش، خودش را سرزنش می‌کند. لازم نیست دیگران به او بگویند؛ که ما تعبیر می‌کنیم می‌گوییم: وجداناً ناراحتم. این وجداناً ناراحتم همان مسأله حیا بوده که خداوند در درون او گذاشته بوده است.
پرده‌دری و ارتکاب کار زشت و مرزشکنی، خواه مرز الهی باشد، خواه مرز انسانی یا عرفی آن، در هر رابطه‌ای، هم قبل را می‌گیرد هم بعد را؛ لذا در روایات متعدّده از پیغمبراکرم (صلی االله علیه و آله و سلم) رسیده است که: «لَم یبقِ مِن أَمثالِ الأَنبیاء إِلّا قَولُ النّاس إِذا لَم تَسْتَحْی فَاصْنَعْ ما شِئْتَ» حضرت فرمودند: از مثال‌هایی را که پیامبران الهی می‌زدند باقی نماند مگر این حرفی که حرف همه مردم است؛ -این را خوب دقت کنید، قول همه مردم. چرا؟ چون همه انسان‌اند، حیوان نیستند. و آن مثال شایع در میان مردم این است:- وقتی که بنا شد شرم نداشته باشی هر جنایتی می‌خواهی بکن.
در روایت دیگری امام هشتم (علیه السلام) فرمود: «ما بَقِی مِن أَمثالِ الأَنبیاءِ (علیهم السلام) إِلّا کَلِمَةٌ: إِذا لَم تَسْتَحْ فَاعْمَلْ ما شِئْتَ» در روایت قبلی «فَاصنَع» بود این «فَاعمَل» است. یک جمله از مثالهای انبیا در میان مردم ماند و آن اینکه وقتی که بنا شد شرم نداشته باشی هر چه می‌خواهی بکن.
البته حیا آموختنی نیست، بلکه نباید آن‌را سرکوبش کرد؛ زیرا حیا فطری است و در نهاد انسان نهاده شده است. تنها باید آن‌را رشد‌ داد. چه در بُعد دیداری‌، چه در بُعد شنیداری‌، چه در بُعد رفتاری‌. این مطلب را باید دانست که کسانی که اسیر هواهای نفسانیشان هستند و می‌خواهند در جامعه به اهداف شیطانی‌شان برسند، از همین راه وارد می‌شوند: ترویج لاابالی‌گری؛ چه در بُعد الهی آن، چه در بُعد انسانی آن، در هر دو بُعد. بدین ترتیب جامعه را به بی‌بندوباری -به معنای پرده‌دری- سوق می‌دهند و پرده حیای جامعه را می‌درند؛ چه در بُعد دینی آن، و چه در بُعد الهی آن، و چه در بُعد انسانی آن؛ یعنی هر جنایتی بخواهند می‌کنند «فَاصنَع ما شِئت».

«حیای بی جا»:
دربرخی موارد بر اثر اشتباه و خلط موضوع، ممکن است اموری را بخاطر حیا ترک کنیم؛ در حالی که آنجا محل شرم و حیا نیست. به بعضی از این موارد اشاره می‌کنیم:
1 . حیا ورزیدن از گفتار، کردار و درخواست حق؛ پیامبر (صلّی الله علیه و آله) فرمود: «هیچ عملی را از روی ریا و خودنمایی انجام مده و از سر حیا و شرم آن را رها نکن.»[حرّانی: تحف العقول، ص 47؛ صدوق: امالی، ص 399، ح 12؛ کلینی: کافی، ج 2، ص 111، ح 2، و ج 5، ص 568، ح 53.]
2 . حیا ورزیدن از تحصیل علم؛ امام علی (علیه السّلام) فرمود: «کسی شرم نکند از آموختنِ آنچه نمی‌داند.» [نهج‌البلاغه، حکمت 82؛ حرّانی: تحف العقول، ص 313]
3 . حیا ورزیدن از تحصیل درآمد حلال؛ امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «کسی که از طلب مال حلال حیا نکند، هزینه‌هایش سبک شود و خداوند خانواده‌اش را از نعمت خویش بهره‌مند گرداند.» [حرّانی: تحف العقول، ص 59، و صدوق: فقیه، ج 4، ص 410، ح 5890.]
4 . حیا ورزیدن از خدمت به مهمان؛ امام علی (علیه السّلام) فرمود: «سه چیز است که نباید از آن شرم کرد: از جمله خدمت کردن به مهمان.» [آمدی: غررالحکم، ح 4666]
5 . حیا ورزیدن از احترام گذاشتن به دیگران؛ امام علی (علیه السّلام) فرمود: «سه چیز است که نباید از آنها شرم کرد: از جمله برخاستن از جای خود برای پدر و معلم.» [همان]
6 . شرم از اعتراف به ندانستن؛ امام علی (علیه السّلام) فرمود: «اگر از کسی سؤالی کردند و نمی داند، شرم نکند از این که بگوید: نمی دانم.»
7 . شرم از درخواست از خداوند؛ امام صادق (علیه السّلام) فرمود: «هیچ‌چیز در نزد خداوند محبوب‌تر از آن نیست که از او چیزی درخواست شود؛ پس هیچ یک از شما نباید شرم کند از این‌که از رحمت خداوند درخواست کند؛ اگرچه (خواسته او) یک بند کفش باشد.» [کلینی، کافی، ج 4، ص 20، ح 4]
8 . شرم از بخشش اندک؛ امام علی (علیه السّلام) فرمود: «از بخشش اندک شرم مدار که محروم کردن از آن کمتر است.» [نهج‌البلاغه، حکمت 67.]
9 . شرم از خدمت به خانواده؛ امام صادق (علیه السّلام) مردی از اهل مدینه را دید که چیزی برای خانواده‌اش خریده و با خود می‌برد. آن مرد چون امام را دید خجالت کشید. امام (علیه السّلام) فرمود: «این را خودت خریده و برای خانواده‌ات می‌بری؟ به خدا سوگند، اگر اهل مدینه نبودند (که سرزنش و خرده‌گیری کنند) من هم دوست داشتم، برای خانواده‌ام چیزی بخرم و خودم ببرم.» [کلینی: کافی، ج 2، ص 123، ح 10.]

«موانع حیا»:
در روایات، اموری به عنوان موانع حیا و یا به عبارت دیگر علل بی‌حیایی یا کمی حیا معرفی شده‌اند که مهم‌ترین آنها به شرح زیر است:
1. از میان برداشتن پرده‌ها و حریم‌ها: امام کاظم (علیه السّلام) به یاران خود توصیه می‌فرمود: پرده شرم و آزرم میان خود و برادرت برمدار، و مقداری از آن باقی گذار؛ زیرا برداشتن آن، برداشتن حیا است.
2. دست نیاز به سوی مردم دراز کردن: امام صادق (علیه السّلام) فرمود: «دست نیاز به سوی مردم دراز کردن، عزت را سلب می‌کند و حیا را می‌برد.»
3. زیاد سخن گفتن: امام علی (علیه السّلام) فرمود: هر که پرگفت، راه خطا بسیار پوید، و آنکه بسیار خطا کرد شرم او اندک شود، و آنکه شرم او اندک شود، پارسایی او کم گردد، و آنکه پارسایی اش اندک گردد، دلش بمیرد.[نهج‌البلاغه، حکمت 349]
4.شراب خواری: به امام رضا (علیه السّلام) منسوب است که در شرح علت تحریم خمر فرمود: «خداوند تعالی شراب را حرام فرمود؛ زیرا شرابْ تباهی می‌آورد، عقل ها را در شناخت حقایق باطل می‌کند و شرم و حیا را از چهره فرد می‌زداید.»[فقه الرّضا (علیه السلام)، ص 282]


نظر() فضایل و رذایل اخلاقی ،

 گامها و...   

مشخصات مدیر وبلاگ

ویرایش

لوگوی دوستان



ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ