سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ه

حقیقت انسان به لحاظ تعلّق به بدن و عالم ظاهر و به لحاظ تعلّق به عالم اله

به تعبیر لطیف آقایان اهل معرفت، حقیقت انسان که به لحاظ تعلّق به بدن و عالم ظاهر «نفس» نامیده می شود و به لحاظ تعلّق به عالم اله «روح» نامیده می شود. در هر دو سو در حال رفت و آمد است. گاهی به این سو نظر می کند و گاهی آن سویی می شود.

از این فراز و نشیب که فرازش، همان توجّه به ملکوت و عالم باطن است و نشیبش، رو کردن به عالم مادّه، تعبیر به «قلب» می کنند.
چه این که قلب ظاهری هم که تکّه گوشتی است و در قفسه ی سینه قرار گرفته، دم به دم در حال دگرگونی و ضربان آن به منزله ی دَمیِ آتش بدن است.

این ظاهر عنوان باطن است. جان انسان نیز دم به دم در انقلاب است.

گاه آن سویی می شود و حال خوشی پیدا می کند و گاه تحت تأثیر اجتماع و زندگی و دوست و رفیق و معاشرت و کسب و کار قرار می گیرد و از آن سوی عالم غافل می شود و سقوط می کند. از آن به بعد نماز و دیگر عباداتش بی حال می شود. خود شخص هم می فهمد که این سویی و سنگین شده است و احساس واماندگی می کند.

زمانی انسان احساس سبکی و آرامی می کند که مواظب اعضا و جوارح خود باشد. حرف های نابجا نگوید، هر حرفی را نشنود، کم ببیند و کم بخورد و ... . کسانی که حضورشان نسبت به عالم ملکوت قوی می شود، توحید را تقویت می کنند.
...

(مجلس هجدهم: انقلابات قلبی)

برگرفته از کتاب شریف «شرح مراتب طهارت»؛ از رساله ی وحدت از دیدگاه عارف و حکیم حضرت علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله/ شارح: استاد صمدی آملی حفظه الله / نشر رَوح و ریحان


اولین دیدگاه را شما بگذارید نکته های اخلاقی1 ،

 گامها و...   

مشخصات مدیر وبلاگ

ویرایش

لوگوی دوستان



ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ