سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تفکّر در نظام عالم از بهترین راه های تطهیر قوّه ی خیال

... انسان شبانه روز در اندیشه ی نظام آفرینش باشد. به همین خاطر است که در آیات فراوانی دستور فکر کردن را برای ما صادر نموده اند.

فکر کردن هم محدوده ی خاصّی ندارد. در جمادات، در آفرینش زمین و آسمان ها، در ستاره ها و دیگر موجودات نظام آفرینش می توان تفکّر کرد، که چه کسی آن ها را پدید آورده؟ و این ها چگونه به وظائف خود عمل می کنند؟ ظاهراً می بینیم که حرکات تمام موجودات نظام هستی بدون علم و شعور صورت می گیرد، امّا وقتی فکر می کنیم می بینیم درست بر عکس این قضیّه بوده و تمام موجودات بر اساس علم و شعور و آگاهی حرکت می کنند.

در تمام حالات خود مشغول فکر کردن باشید. در خود فکر کنید که چه قوّه و نیرویی در درون دارید که تا زمانی که زنده اید، حرکت می کنید، می بینید، می شنوید و فکر و خیال دارید. امّا همین که نفس تان از بدن جدا شد و مردید، نه می توانید حرکت کنید، نه می توانید حرف بزنید و نه می توانید فکر و خیال کنید. این چه حقیقتی است.

چگونه موجودی هستید که در آن واحد می توانید بگویید، بچشید، ببویید، بشنوید، ببینید و در همان لحظه راه هم بروید و فکر و خیال بکنید؟ من کیستم؟ از زندگی کردن چه می خواهم؟ از کجا آمده ام و به کجا خواهم رفت؟ چه هدفی از گذشت شب و روز و کار روزمرّه وجود دارد؟

تمام این سؤالات موجب می شود انسان در مقام تفکّر گرم شود و از درونش چشمه ها جوشش کند. در ابتدای راه فکر کردن محدود است امّا پس از مدّتی از درون جوشش ها می کند.

حضرت آقا در درس های شان تمثیل می فرمودند: زمستان از چشمه های ییلاقی دور می شویم. در آن زمان یخ و برف و سرما راه چشمه ها را می بندد. وقتی بهار بر می گردیم و راه چشمه ها را بسته می بینیم، با بیلی املاح و رسوبات را گرفته و آب را سرازیر می کنیم. با توجّه به این که آب موجود بوده است امّا مسیر جریان آب بسته شده بود.

عادت کردن ما به آفرینش دنیا، باعث شده هم چون آن باران ها و سیلاب ها، خار و خاشاک و سنگ و چوب در مسیر تعقّل انسان قرار گیرد. امّا پس از کمی تلاش و زحمت می تواند مسیر آبراه تفکّر را باز کند و از چشمه ی جوشان خود بچشد. بعد از مدّتی فکر کردن برای او به صورت ملکه ای در می آید امّا تا رسیدن به آن جا کار زیادی می خواهد.

عقائد عوامی ما به مسائل اعتقادی هم چون قیامت و معاد، باعث شده از فیض حقیقت بی بهره بمانیم و حقیقت مطلب را از روی تعقّل، مورد فهم قرار ندهیم. زیرا اکثر ما مسئله ی قیامت را مربوط به آینده می دانیم و انتظار روزی را می کشیم که این واقعه انجام گیرد.

این اعتقاد نه تنها ما را در مسیر انسانی قرار نمی دهد، بلکه موجب بیچارگی ما نیز می شود. این اعتقاد باعث بسته شدن راه رشد و تعالی روح ما می گردد. باید معنای بهشت و جهنّم را واقعاً بیابیم. باید کتاب وجودی خود را بررسی کنیم.

این که می فرمایند نامه ی اعمال مان را به دست راست و چپ مان می دهند یعنی چه؟ باید مقداری در این موارد کار کنیم.

با این که بهترین دین و کتاب و سخن از آن ماست ولی با این حال همین عقائد متعارفی که به سرِّ آن نرسیدیم و در حدب عوامی مانده ایم، عامل عقب افتادگی ما مسلمان ها شده است. حتّی بسیاری از علما و دانشمندان ما نیز گرفتار چنین اعتقاداتی هستند. لذا نتوانسته اند حقائق را بیابند و آن ها را به مردم القاء کنند.

هیچ اصلی در اسلام مهم تر از اصل مبداء و معاد نیست.
باید توجّه داشت که بحث نبوّت و رسالت و امامت در مرحله ی بعدی قرار می گیرد. ولی متأسّفانه این دو در ما بیش از یک اعتقاد عوامانه، چیز دیگری نیست.

فهم ما از فشار قبر، همان گودالی است که پس از مردن، جسم ما را درون آن می گذارند.
و در مورد عالم برزخ فکر می کنیم از شب مرگ شروع می شود و تا هنگام قیامت ادامه می یابد.
خوب اگر چنین است، این مدّت زمان را چگونه باید پیاده کرد؟ مگر غیر از این است که شخص مرده، جسم خود را رها کرده و فقط نفس مجرّد دارد که ازل و ابد برای آن یکسان است. این مدّت زمان عالم برزخ را در جسم او باید پیاده کنند یا نفس مجرّد او؟! اگر در جسم است، می بینیم پس از مدّتی جسم پوسیده می شود و چیزی از آن باقی نمی ماند و اگر در نفس مجرّد پیاده می شود، آن هم که مجرّد است و زمان و مکان ندارد. چگونه باید آن را حل کرد؟!

گرفتاری دیگر ما، مربوط به مسئله ی مبداء است. به تصوّر ما خدایی جدای از زمین و آسمان و ماه و خورشید، مستقل از این ها در بالا قرار دارد که همگان را زیر نظر دارد. بعد می گوییم علم پیدا کردن به خداوند از آن ائمّه است و ما را توانایی آن نیست، و این گونه خود را راحت می کنیم. خوب؛ چرا ما نباید به بتوانیم به حقیقت آن راه پیدا کنیم؟

مگر ائمّه نفرمودند: شما هم مثل ما بالا بیایید تا بفهمید. ولی متأسّفانه ما بیراهه رفته ایم.

سال ها نماز می خوانیم و هنوز نمی دانیم چرا برای نماز باید رو به کعبه کنیم! البتّه نمی گوییم اعتقادات ما تماماً باطل است نه خیر، امّا همه ی این ها در مرتبه ی نازله ی تفکّر قرار دارد که اگر کمی قوی تر بشویم، آن خدا و قیامت در مراتب بالاتر نیز برای ما تجلّی پیدا می کند. غرض این که توقّف کردن بر چنین اعتقاداتی باعث عقب افتادگی ما شده است. نماز را به خاطر رسوا نشدن در مقابل دوستان و فامیلان مان می خوانیم. یا می ترسیم قیامت و جهنّمی که می گویند، حق باشد و با خواندن این دو رکعت داخل آن بیفتیم، پس نماز می خوانیم. در نماز هم از ابتدا تا انتها با همه هستیم غیر از خدا. ...

در کتاب ها، خوانده ایم که «ایثار» خیلی خوب است و بارها هم آن را پای منبرها شنیده ایم امّا همین که زمین کشاورزی خود را و دیگر زمین های اطراف را در حال خشکیدن می بینیم، تمام سعی مان را می کنیم تا آب را از زمین های دیگر به زمین خود برسانیم. به وقتش انسان می تواند خود را خوب بشناسد. چرا برای رسیدن کمی بیش تر آب کشاورزی، سر یکدیگر کلاه می گذاریم و دعوا می کنیم و به ناموس یکدیگر فحش و ناسزا می دهیم؟ مگر نماز نمی خوانیم؟ مگر غیر از این است که «إِنَّ الصَّلَواهَ تَنهَی عَنِ الفَحشَاءِ وَ المُنکَر»(سوره ی عنکبوت، آیه ی 46)؛ نماز خواندن انسان را از بدی ها باز می دارد.

عیب کار در کجاست؟ ...

... ما دینی داریم که در تمام شئون زندگی برای مان برنامه های تام و مفیدی دارد. حتّی برای دستشویی رفتن ما هم برنامه دارد. حقائق و برنامه های فراوانی در روایات ما آمده که اگر مو به مو به آن ها عمل شود شخص را به بالاترین و عالی ترین درجات انسانی می رسانند.

... نماز را برای احترام و عرض ارادت به در پیشگاه عظمت الهی به جا نمی آوریم بلکه آن را برای شفای مریض و به دست آوردن چیزی در دنیا می خوانیم. البتّه خداوند هم به خاطر بزرگواریش به تقاضای مان عمل می کند و رفع بلا می نماید امّا ما هم چنان در غفلت فرو رفته ایم و متوجّه حقائق نمی شویم.

به جای این که ذاکر و شاکر حقائق و فهم الهی بوده باشیم، ده ها غرض و نیّت شخصی را در اعمال عبادی خود دخیل می سازیم.

از این رو در اعتقادات خود، دچار مشکل شده ایم. اگر این بخش تصحیح نشود و اعتقادات ما اصلاح نگردد، حقیقت عقل در مقام تفکّر جلوه گری نمی کند و باعث گرفتاری بیش از پیش انسان می شود.

(مجلس چهاردهم: تفکّر در نظام عالم از بهترین راه های تطهیر قوّه ی خیال)

برگرفته از کتاب شریف «شرح مراتب طهارت»؛ از رساله ی وحدت از دیدگاه عارف و حکیم حضرت علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله/ شارح: استاد صمدی آملی حفظه الله / نشر رَوح و ریحان


اولین دیدگاه را شما بگذارید نکته های اخلاقی1 ،

 گامها و...   

مشخصات مدیر وبلاگ

ویرایش

لوگوی دوستان



ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ