سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در داستان حرّ بن یزید ریاحى مى‏ خوانیم:

این مرد به عنوان مبارزه و دستگیرى حسین بن على علیهما السلام و سپردن آن به دست خونخوار تاریخ بشرى یعنى «ابن زیاد» بیرون آمد و در برابر حسین علیه السلام قرار گرفت. آن چنان که دو دشمن خونى رو در روى یکدیگر مى‏ایستند، بر سر راهش ایستاد.

هنگام نماز حسین علیه السلام فرمود: تو برو یک طرف و با لشکرت نماز بخوان تا ما نیز نماز خود را بخوانیم حرّ گفت: شما جلو بایست تا نمازمان را به امامت تو بخوانیم. حر بن یزید آن روز نماز را پشت‏ سر حسین بن على علیهما السلام خواند، سپس هنگامى که امام علیه السلام قصد حرکت داشت حرّ بن یزید مخالفت کرد و حسین علیه السلام با جمله تندى (مادر به عزایت گریه کند) حرّ را مخاطب قرار داد.

حرّ بن یزید بدون کوچکترین جسارتى گفت: شما مى‏توانید به من این جمله را بگویید؛ ولى من با نظر به شخصیت شما نمى‏توانم چنین جمله را بگویم؟

این ادب روحى و این شخصیت عالى حرّ بن یزید باعث شد که در روز خونین دشت نینوا سرانجام حقیقت را تشخیص داده و از پایین‏ترین درجه به بالاترین درجه ترقى کرده و جانب حسین علیه السلام که جانب حق و حقیقت واللّه است را گرفته و جان خود را در راه او نثار نماید .
پایگاه عرفان


اولین دیدگاه را شما بگذارید نکته های اخلاقی1 ،

 گامها و...   

مشخصات مدیر وبلاگ

ویرایش

لوگوی دوستان



ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ