یکی از راههای گذر از مصیبت، علم و آگاهی از فلسفه ی مصایب است.
بلاها و مصیبتها و سختیها و بیماریها، کفّاره ی گناه برای مومنان، تنبیه یا مجازات برای ظالمین و فاسقین، ارتقاء مقام برای معصومین و گاه نیز برای ظهور کمالات موجود می باشد و همه ی اینها در زیر چتر مفهوم عامّ امتحان جای می گیرند؛ چون امتحان یعنی ساز و کاری که موجب می شود استعدادها و کمالات یک موجود شکوفا و بالفعل گردد یا آن کمال موجود نمودار شود.
البته برای امتحان معنای محدودتری نیز وجود دارد که تنها شامل شکوفا کردن بالقوّه ها می شود؛ لذا امتحان به این معنا شامل حال انسانهای کامل نمی باشد؛ چون آن بزرگواران استعداد شکوفا نشده ای ندارند تا بالفعل گردد. <**ادامه مطلب...**>
حضرت على علیه السّلام فرمودند: « إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِیَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِیَاءِ کَرَامَة؛ بلا و گرفتارى براى ستمگر ادب است، و براى مؤمن امتحان، و براى پیامبران درجه و براى اولیاء کرامت می باشد.» (بحار الأنوار، ج64 ،ص235)
یعنی خداوند متعال با مصائب و بلایا ستمگران را مجازات می کند تا شاید ادب شوند و از ظلم خود باز گردند. مؤمنان را گرفتار بلایا می کند تا امتحانشان نماید؛ و امتحان نیز برای شکوفا ساختن استعدادهای الهی است. امّا انبیاء که ظلمی ندارند و استعدادات الهی آنها نیز شکوفاست، به سبب بلایا، اوصاف کمال موجودشان قویتر و شدیدتر می گردد؛ لذا بلا برای آن بزرگواران موجب ارتقاء درجه است.
بر همین اساس بود که خداوند متعال حضرت ابراهیم را در انواع سختی ها قرار داد تا به مقام امامت نائل گردد. « وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ؛ و (به خاطر آورید) هنگامى را که خداوند، ابراهیم را با امور گوناگونى آزمود و او به خوبى از عهده ی این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من نیز » خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمىرسد.» (البقرة:124)
امّا برای اولیاء الهی، بلا و گرفتاری نشان بزرگواری آنهاست؛ یعنی موجب می شود که بزرگواری آنها ظهور خارجی یابد و مردم، بزرگواری و عظمت روحی آنها را در بلایا مشاهده نمایند؛ یا گرفتاری در بلایای عظیم نشان می دهد که آنها مورد توجّه خاصّ خدا هستند؛ چرا که در پیشگاه خداوند متعال «هر که در این درگه مقرّبتر است، جام بلا بیشترش می دهند».
امام صادق (علیه السلام) خطاب به سدیر صیرفی فرمودند: « إِذَا أَحَبَّ عَبْداً غَتَّهُ بِالْبَلَاءِ غَتّاً وَ إِنَّا وَ إِیَّاکُمْ یَا سَدِیرُ لَنُصْبِحُ بِهِ وَ نُمْسِی؛ چون خدا بندهاى را دوست بدارد او را به یکباره در بلا فرو برد و اى سدیر! ما و شماها با بلا صبح و شب می کنیم.» (بحار الأنوار، ج64، ص208 )
و فرمودند: « إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَاداً فِی الْأَرْضِ مِنْ خَالِصِ عِبَادِهِ مَا یُنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ تُحْفَةً إِلَى الْأَرْضِ إِلَّا صَرَفَهَا عَنْهُمْ إِلَى غَیْرِهِمْ وَ لَا بَلِیَّةً إِلَّا صَرَفَهَا إِلَیْهِم؛ خدا عزّ و جلّ را در روى زمین بندههایی پاک و خالص است که از آسمان تحفه ای به زمین فرود نیاید جز که خدا آن را از آن بندگان بگرداند به دیگرى، و بلایی نیاید جز اینکه آن را به سوى ایشان بگرداند. » (بحار الأنوار، ج64، ص 207 )
رسول خدا (صلی الله علیه و اله) فرمودند: « إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ خَیْراً ابْتَلَاهُم؛ چون خدا بر قومی خیری خواهد آنان را در بلا افکند. » (بحار الأنوار، ج64، ص236)
رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و اله) فرمودند:« لَا یَزَالُ الْبَلَاءُ فِی الْمُؤْمِنِ وَ الْمُؤْمِنَةِ فِی جَسَدِهِ وَ مَالِهِ وَ وُلْدِهِ حَتَّى یَلْقَى اللَّهَ وَ مَا عَلَیْهِ مِنْ خَطِیئَة؛ مصیبت و گرفتارى همواره گریبان مرد و زن مؤمن را مىگیرد و آنها در مال و یا بدن خود نقصان مشاهده مىکنند و یا فرزندان خود را از دست مىدهند و اینها براى این است که هر گاه در محضر پروردگار حاضر شدند گناهى نداشته باشند.
» (بحارالأنوار، ج64، ص236 )
امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: « إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَیَتَعَاهَدُ الْمُؤْمِنَ بِالْبَلَاءِ إِمَّا بِمَرَضٍ فِی جَسَدِهِ أَوْ بِمُصِیبَةٍ فِی أَهْلٍ أَوْ مَالٍ أَوْ مُصِیبَةٍ مِنْ مَصَائِبِ الدُّنْیَا لِیَأْجُرَهُ عَلَیْهَا؛ خداوند متعال مؤمن را به مصیبت و بلاء گرفتار مىکند و او را به بیمارى در بدن مبتلا مىسازد و یا در مصیبت اهل و فرزند قرار مىدهد و یا یکى از مصیبتهاى دنیا را متوجه او مىکند تا او را پاداش دهد. » ( بحار الأنوار، ج64، ص 237)
و فرمودند: « إِنَّ فِی الْجَنَّةِ لَمَنْزِلَةً لَا یَبْلُغُهَا الْعَبْدُ إِلَّا بِبَلَاءٍ فِی جَسَدِه؛ در بهشت مقامى هست که هیچ کس به آن جایگاه نمىرسد مگر اینکه در بدن خود ناراحتى و گرفتارى داشته باشد. » ( بحار الأنوار، ج64، ص 237)
حاصل کلام آنکه: گاه بلایا و مصائب برای مجازات می باشند؛ گاه کفّاره ی گناهان هستند؛ گاه امتحانند به معنی خاصّ آن؛ گاه شرط حصول برخی کمالات می باشند؛ گاه برای ارتقاء درجه می باشند و گاه نیز برای آن هستند که کمالات اولیاء برای مردم ظاهر گردند. پس اگر بلا یا سختی یا بیماری برای ما حاصل شد باید به وضع دینداری خود نظر کنیم. اگر حقیقتاً اهل تقوا و عدالت بودیم، آن دشواریها برای این هستند که گناهان گذشته ی ما پاک شوند و قابلیت هدایتها و پادشهای خاصّ خدا در ما ایجاد گردد و استعدادهای الهی ما شکوفا گردند. امّا اگر در دینداری خود سست بودیم و تقوا پبشه نبودیم، باید بدانیم که آن سختیها برای تنبیه (بیدار نمودن) و ادب کردن ما هستند تا در آن شرائط خدا و آخرت را یاد نموده به سوی حقیقت و تقوا و عدالت باز گردیم؛ که اگر باز گشتیم، آن دشواریها برای ما نعمت خواهند بود؛ در غیر این صورت صرفاً مجازات و عذابند و کمالی در پی نخواهند داشت.
البته گاه این مشکلات برای این هستند که بنده ی مومن دچار طغیان نشود یا بنده ی غیر مومن در طغیان خود زیاده روی ننماید. لذا خداوند متعال فرمود: «کَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى؛ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى؛ چنین نیست (که شما مىپندارید) به یقین انسان طغیان مىکند؛ از اینکه خود را بىنیاز ببیند» (علق:6 و7) همچنین فرمود: «وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبیرٌ بَصیرٌ؛ هر گاه خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان و ستم مىکنند؛ از این رو به مقدارى که مىخواهد (و مصلحت مىداند) نازل مىکند، که نسبت به بندگانش آگاه و بیناست.» (الشورى:27)
شاید بتوان گفت توجه و تفکر در حکمت و فلسفه ی بلایا و مصائب، یکی از بهترین راه های گذر از آن ها می باشد.
از دیگر راهکارهای عبور از مصیبت ها، تمرین صبر و استقامت است. صبر از مقامات سالکین و منازل دین و از مهمترین زمینههاى درک فیض و عنایت الهى است. تا جایى که ائمه اطهار(علیهم السلام) به واسطه صبر عظیمشان و عزم استوارشان به مقام شامخ ولایت و امامت نایل شدند «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا ...» «و از آنان امامان (و پیشوایانى) قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت مىکردند؛ چون شکیبایى نمودند ... » (سجده، آیهى 24)، یعنى ریشه امامت و رهبرى صبر است.
دنیا دار بلاست و مصیبتها و مشکلات برای امتحان انسانهاست که تا چه میزان ایمان دارند. هنگامه ی بلاها دل های کوچک ضحه و زاری می کنند که کشش غریزی انسانی است و عاطفه ی سرکش بر انسان تحمیل می کند و صبر و تسلیم نشدن در برابر آن موجب تقویت عزم و ارادة انسان می شود.
صبر انسان را از همه چیز و همه کس مستقل می سازد و این معنای حر بوده است و آزادمرد در همه احوال آزادمرد است و اگر مصیبتها بر او هجوم آورد هرگز او را نشکند و صبر کند تا خدا او را نجات دهد مانند حضرت یوسف که خدا بر او منت نهاد و در اثر صبر به پاداش بزرگ الهی نائل شد.
و امام صادق علیه السلام می فرماید: هرکه از مؤمنین به آزمونی سخت گرفتار آید و صبر کند اجر هزار شهید را دارد. مانند امام سجاد علیه السلام که آنچنان صبری باید داشته باشد که هر لحظه آن درد مرگ را دارد و در عوض چنین اجری می برد. حضرت علی علیه السلام می فرمایند: مشکلات دوره ای دارند که می گذرند و دستپاچگی وخودباختگی و بی تابی فایده ندارد بلکه بر نگرانی می افزاید. با صبر، تقدیر جاری می شود و انسان ستوده می شود و با بی تابی هم تقدیر جاری می شود ولی انسان نکوهیده می شود.
ذکر چند نکته:
نکته اول: صبر هرگز به معنى تحمل بدبختیها و تن دادن ذلت و تسلیم در برابر عوامل شکست نیست بلکه صبر و شکیبایى به معنى پایدارى و استقامت در برابر هر مشکل و هرحادثه است. رسول خدا، صلّى اللّه علیه و آله فرموده اند : «... پس کسى که صبر کند بر مصیبت تا آنکه برگرداند مصیبت و شدت آن را به نیکویى عزاى آن (یعنى با صبر جمیل شدت مصیبت را ردّ کند) بنویسد خدا براى او سیصد درجه، ما بین هر درجه تا درجه دیگر مثل ما بین آسمان و زمین است... (اصول کافی ج2 ص 91)
نکته دوم : چیزی که در این زمینه بسیار مهم است این است که بدانیم با چه هدفی صبر می کنیم. اگر هدف الهی باشد یعنی برای وصول به خداوند و تقرب به او باشد، خوب بسیاری از سختی ها در این راه آسان می نماید، چون این راه ارزش این را دارد که به خاطر آن انسان سختی های بسیاری را تحمل کند و بردبار باشد. مانند کسی که معشوقی بس زیبا دارد، خوب برای رسیدن به این معشوق زیبا و قیمتی می طلبد که با موانع و دشواری های وصول بجنگد و در مقابل هر ناملایمی صبوری پیشه کند تا به مقصود برسد.
رسیدن به اهداف دین و قرب الهی و راه عشق خدای متعال کار آسانی نیست، در این راه مشکلات وسختی ها و ریاضت های فراوانی وجود دارد که سالکان و طالبان حق با صبر و شکیبایی آن ها را به امید لقای الهی تحمل می کنند و در اثر این صبر زیبا محبوب خدای محبوب می شوند و مورد تمجید و ستایش او قرار می گیرند.
در این مسیر است که خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن کریم صابرین را مورد تمجید و ستایش قرار داده و وعده های بسیاری از سوی خداوند متعال و معصومین علیهم السلام برای صابران ذکر شده است . (1)
حتی رسیدن به خواسته ها واهداف دنیوی خالی از سختی و دشواری های خاص خود نیست. هر هدفی و هر خواسته ای جز با صبر و تحمل دست یافتنی نمی شود. گفته اند «گر صبر کنی ز قوره حلوا سازم»؛ یا «در اثر صبر نوبت ظفر آید».
نکته سوم : صبر دارای آفاتی می باشد که بی توجهی به آنها عدم موفقیت انسان را در کسب این ویژگی اخلاقی نیکو به دنبال خواهد داشت که برخی از این آفات به شرح ذیل می باشد :
1 ـ عجله و شتابزدگی: وقتی بر خلاف خواسته انسان چیزی پیش آید تحمل او تمام شده و قانون این جهان را فراموش می کند و با عجله و شتابزدگی به دنبال فرار از آن می باشد.
2 ـ عصبانیت و خشم: انسان در زمان عصبانیت و خشم ارزش صبر را فراموش می کند.
3 ـ دل تنگی و بی تابی: انسان با این دو، نیروی صبر و مقاومت خود را از دست می دهد.
4 ـ ناامیدی: بزرگترین آفت صبر است و برای هر فعالیتی انسان باید بذر امید در دل خود بکارد تا موفق شود.
دوست عزیز!
در اینجا به برخی از راههای تقویت روحیه صبر اشاره می نمائیم و امیدواریم با بکارگیری آنها بتوانید بخوبی از مشکلات و مصائب سر راهتان عبور کنید و به هدف مقدس خود نائل گردید:
1- شناخت طبیعت زندگی دنیا:
از مسائلی که می تواند صبر انسان را تقویت نماید شناخت زندگی دنیا می باشد و دانستن اینکه این دنیا فانی است و انسان آفریده شده تا با آزمایش های مختلف الهی وجودش را صیقل داده و مستعدّ زندگی جاودانه نماید و خداوند انسان را در رنج و سختی آفریده و شادی و سلامت بدون غم و بیماری نیست. همانگونه که خودش فرموده:«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَدٍ» (بلد/ 4) که ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگى او پر از رنجهاست)!
2- خودشناسی:
اگر انسان همه چیز خود را از خدا بداند دیگر در حوادث و یا جایی که چیزی از او گرفته می شود، گویی اتفاقی نیفتاده و همواره این شعار را الگوی رفتار خویش نماید «ما از خدائیم و به او باز می گردیم».
3- امید قطعی به وعده الهی مبنی بر گشایش سختی ها:
اینکه انسان به این وعده الهی که فرموده: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً» (آرى) مسلّماً با(هر) سختى آسانى است (الشرح : 6) به یقین برسد.
4- امید بستن به جبران محرومیّتها:
پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: خداوند دنیا را خانه گرفتارى و بلا، و آخرت را خانه جزا قرار داده، پس بلاى دنیا را، سبب پاداش آخرت و عوض آن معیّن نموده، پس بلاى دنیا عطا و پاداش آخرت را در پى دارد، و دنیا زودگذر است و به سرعت پیموده مىشود،
5ـ کمک گرفتن از ذات حق:
از دید قرآن مهمترین پشتوانه صبر یاری خداوند است و بدون کمک او صبر کامل نمی شود. (ارشاد القلوب-ترجمه سلگى ج1 ص 77 )
6- زنده نگه داشتن خاطره قهرمانان صبر:
اینکه انسان زندگی صابران و نتیجه صبرشان را مطالعه کند و از آنها بخصوص پیامبران الگو بگیرد، نقش بسیار سازنده ای در تقویت صبر دارد.
7- ایمان به قضا و قدر:
بداند برای سنت الهی تبدیل و تحویلی نیست و آنچه از دست رفته باز نمی گردد پس بی صبری فایده ندارد.
8- بداند که محنت از جانب پروردگار اوست که مهربانترین کس نسبت به اوست و خیر و صلاح او را می خواهد و عقل از ادراک عواقب امور قاصر است.
9- روحیه عجول بودن، کنار گذاشته شود.
براى نتیجه گیرى در کارها نباید عجول بودد؛ حتی برای نتیجه گرفتن در تقویت روحیه صبر نیز نباید عجله کرد.
10- دوست گرامی! با خود شرط کنید که هیچ گاه و در هیچ شرایطى صبر خود را از دست ندهید. وقتی چنین قراری را با خود گذاشتید اگر در مساله ای صبرتان را از دست دادید، خود را جریمه کنید؛ مثلا تصمیم بگیرید - یا در صورت امکان نذر کنید - فلان مبلغ را صدقه بدهید، یا نماز شب بخوانید و یا یک روز روزه بگیرید. کارآیى این روش، بسیار بالا است و بسیارى از علماى بزرگ بدین سان تمرین عملى و خودسازى نمودهاند.
11- در صورت بروز بی صبری خود را سرزنش کنید. اگر گاهی اوقات کاری که ناشی از بی صبری بود انجام دادید، سریع خود را سرزنش و حتى در لفظ اظهار پشیمانى نمایید و وعدهها و قولى که با خود داشتید را در ذهن خویش حاضر سازید.
12- تفریحات سالم داشته باشید.
از تفریحات سالم و تقویت کننده اراده؛ مانند کوهنوردى، شنا، دو، صحرانوردی و پیادهروى و گردش در طبیعت و... نیز استفاده کنید.
13- بیشتر با افراد خوش خلق و صبور معاشرت کنید.
14- ذکر «لا حول و لا قوة الا بالله» را زیاد بر زبان جارى سازید و سوره والعصر را زیاد بخوانید.
15-دعاى 24 صحیفه سجادیه «یا من تحل به عقد المکاره» و دعاى 58 و 175 آن را بخوانید.
16- روایاتى که در فضیلت صبر رسیده حتما مطالعه کنید.
چراکه اگر کسى بداند ثواب صبر به مراتب بیشتر از چیزى است که از دست داده، زیرا چیزى از دست داده که جز در زندگى دنیا با او نمىماند و چیزى بدست آورده که بعد از مرگ ابدالدهر با او خواهد بود، در اینصورت مىتواند به راحتی صبر کند. (ترجمهاخلاق ص : 365 )
17- روایاتى که در فضیلت مبتلا بودن به مشکلات دنیوى وارد شده مورد مطالعه قرار دهید.
18- متذکر شوید که زمان مصیبت و بلاهای دنیایی اندک و وقت آن کوتاه است و به زودى از آن رهایى خواهید یافت و اصولًا عمر دنیا کوتاه است.
19- بیندیشید که جزع و بىصبرى چه ضررهایى بر آن مترتب است.
زیرا کسی که بداند که جزع و بىتابى کارى است زشت و به دین و دنیاى او زیان مىرساند و هیچ فایدهاى ندارد جز اینکه ثواب را باطل و ضایع مىکند و آدمى را گرفتار عقاب مىسازد، چنانکه امیر مؤمنان علیه السّلام فرمود: «اگر صبر کنى آنچه مقدّر است خواهد شد و تو اجر مىبرى، و اگر بىتابى نمائى آنچه مقدّر است خواهد شد و براى تو بار گناه و عقوبت خواهد بود». (بحار الأنوار ج68 ص 92 ) در اینصورت بهتر در برابر مشکلات صبر می نماید.
20- احوال کسانى را که به بلاى عظیمتر از شما گرفتار شدهاند و مشکلات گذشته و حالشان با شما قابل مقایسه نیست، به ذهن آورید و شکر کنید که شما کمتر مبتلا بوده و هستید.
21- به خداوند بزرگ امیدوار باشید و دائماً بر او توکل کنید.
22- ارتباط خود را با او استحکام بخشید و با نماز و ذکر، پیوسته او را یاد کنید و در مشکلات و مصیبت ها از او استمداد بطلبید.
23- هیچ گاه مأیوس نشوید و با روحیه امید به پیش بروید و با برنامه ریزی در سدد حل مشکلات باشید.
24- در موقع اندوه ذکر لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّى کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ را تکرار کنید.
29- موارد فوق را در برنامهاى منظم با درج موارد آن در یک جدول و نمره دادن به عملکرد خود و رعایت این امور سعى در تقلیل موارد تخلف داشته و همت خود را به افزایش صبر و تحصیل سعه صدر معطوف بدارید. (2)
پیروز و موفق باشید.
-------
پی نوشت :
1- برخی از این آیات و روایات به شرح ذیل می باشد :
- «اولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتُ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ اولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» ایشانند که به درود و رحمت خدا مفتخر شدهاند و ایشانند هدایت شدگان. (سوره بقره، آیه 157)
- «انَّما یُوَفَّى الصَّابِرونَ اجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ» تنها صابران را بدون حساب پاداش کامل مىدهند. (سوره زمر، آیه 10). - «اولئِکَ یُؤْتُونَ اجْرَهُمْ مَرَّتَیْنِ بِما صَبَرُوا آنان را دو بار پاداش مىدهیم بخاطر آنکه صبر کردند. (سوره قصص، آیه 54).
- «وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَروا اجْرَهُمْ بِاحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ آنان را که صبر کردند پاداش بهتر از عملشان مىدهیم. (سوره نحل، آیه 96).
- «وَ تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنى عَلَى بَنى اسْرائِیلَ بِما صَبَرُوا» و احسان پروردگارت بر بنى اسرائیل به حد کمال رسید به پاداش صبرى که ورزیدند (سوره اعراف، آیه 137).
- «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ ائِمَّةً یَهْدُونَ بِامْرِنا لَمَّا صَبَرُوا» و برخى از ایشان را امام و پیشوایانى که به امر ما هدایت مىکنند قرار دادیم به خاطر آنکه صبر کردند (سوره سجده، آیه 24).
- «وَ اصْبِرْوا انَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» و صبر کنید که خدا با صابران است. (سوره انفاق، آیه 46).
- امام صادق علیه السلام : اگر هر مؤمنى که به بلایى مبتلا مىشود صبر کند، اجر هزار شهید دارد (بحار الأنوار ، ج68، ص: 94)
- امام صادق علیه السلام فرموده اند : خداى تعالى قومى را نعمت داد، شکر نکردند، باعث سوء عاقبت آنان شد، و قومى را به مصائب مبتلا کرد، و آنها صبر کردند، بر ایشان به نعمت تبدیل شد (أمالی الصدوق ص 302 المجلس الخمسون)
2- تقریبا در تمامی کتب اخلاقی بحث صبر مطرح گردیده که برای اطلاع بیشتر می توانید به این کتاب ها همچون معراج السعاده ملا احمد نراقی و چهل حدیث امام خمینی (ره ) مراجعه نمائید .