اولین و مهمترین نکته ای که باید در برون رفت از این موقعیت مد نظر داشته باشید این است که شما تنها فردی نیستید که با چنین مسأله و یا مسایلی شبیه به آن رو به رو شده اید ولی تنها کسی هستید که می توانید و باید بهترین کمک را با استفاده از توانایی ها و مهارت های فردی و ... به خود بکنید .برای این کار همانطور که خود می دانید شایسته است ابتدا با واقع نگری و به دور از هر گونه مسائل جانبی ، مسأله اصلی خود را شناسایی نموده و توان خود را برای حل آن تجمیع نمایید.
این موضوع در سن جوانی معمولا اتفاق می افتد علت همان هویت یابی جوان می باشد لذا این موضوع را بیشتر بررسی نموده و راهکارهای مناسب این شرایط را بیان میداریم. لازم به ذکر است که ناامیدی، بی هدفی و حالات پیش آمده براى شما، علل و عوامل مختلفى میتواند داشته باشد که اهم آنها عبارت است از:
1. نداشتن فلسفه درست و اساسى در زندگى؛
2. فقدان ایدهآل و آرمان عالى و معنوى،
3. مسائل و مشکلات تربیتى و خانوادگى؛
4. تجربه متعدد ناکامى و شکست در زندگى؛
5. تعارضات فکرى و ناتوانى در حل آنها؛
6. بحران هویت.
مشکلی که طرح کردهاید، کم و بیش در بسیارى از جوانان هم سن و سال شما وجود دارد. جوانانى که مانند شما در پى اهداف و آرمانهاى بلند و ارزشمندى هستند، با مشکل مضاعفى رو به رو مىشوند؛ زیرا - علاوه بر مشکلات روحى ناشى از دوران جوانى و محرومیتها و فشارهاى دوران تحصیل - از اینکه بین وضع موجود و آرمان مطلوبشان، فاصله زیادى احساس مىکنند، رنج جانکاهى آنان را مىآزارد. در عین حال باید دانست زندگى، مجموعهاى از شادى و رنج، کامروایى و ناکامى، تلخى و شیرینى و خلاصه میدان جنگى است که هرکس در آن، سهمى از پیروزى و شکست دارد. همه اینها به شکلهاى گوناگون، در زندگى هر فرد وجود دارد و در ایام جوانى و تحصیلى، این فشارها شدیدتر است.
اما چه باید کرد؟ نکته مهم و اساسى، نحوه برخورد انسان با این مسائل است. در این رابطه دو گونه برخورد مىتوان داشت:
الف: واکنش انفعالى در برخورد انفعالى، انسان همواره مشکلات را بزرگ مىبیند و در بیشتر صحنهها خود را شکست خورده مىپندارد. به رغم اینکه از خود انتظاراتى بیش از حد توانش دارد، در گشودن راه و گام نهادن به سوى هدف، خود را ناتوان مىبیند. امکانات، توانمندىها و موفقیتهاى خویش را فراموش مىکند و کمکم احساس یأس، ضعف و سستى نموده و خود را بیمار مىپندارد. اگر این روند ادامه یابد، گرفتار بیمارىهایى مىشود که با هیچ دارویى درمان نمىشود؛ جز با تغییر در روحیه و تغییر در سبک زندگى.
ب: واکنش فعال انسان در برخورد فعال به مقایسه معقول و منطقى، بین خواستهها و توانمندىها و شکستها و پیروزىها مىپردازد. توقع از خویش را با واقعیات و توانایىهاى فردى و شرایط محیطى و اجتماعى، تنظیم مىکند و با جدّیت، نشاط و روحیه بالا، به فعالیت و تلاش مىپردازد.
توصیه ما به شما این است که:
1. همواره به آرمانهاى دست نیافتنى نیندیشید؛ بلکه خواستها و تمایلات خود را متناسب با میزان و سطح توانایىها خود تنظیم کنید.
2. موفقیت و کامیابىهایى را که در زندگى تجربه کردهاید در نظر بگیرید به جنبههاى مثبت خود فکر کنید و سعى کنید آنها را در یک برگهاى به صورت فهرست، لیست کنید و آنها را شکوفا ساخته و رشد دهید نه آن که زمینه های منفی را بال و پر دارد و پرورش دهید.
3. نشاط خود را همواره حفظ کنید و هرگز خود را مریض و ضعیف به حساب نیاورید. براى حفظ نشاط همه روزه ورزش کنید. ورزش را جزء ضرورىترین فعالیتهاى روزمره خود قرار داده هر روز حداقل نیم ساعت الى یک ساعت ورزش کنید. (هر ورزشى که مورد علاقه شماست
4. بروز مشکلات را در زندگى، امرى عادى بدانید و به همان اندازه، آنها را بپذیرید که کامیابىها را پذیرا هستید.
5. هر وقت احساس دلتنگى مىکنید حدود 10 دقیقه یک دوش آب ولرم بگیرید و در صورت امکان شنا کنید.
6. براى شرکت در فعالیتهاى فرهنگى، هر قدر مىتوانید تلاش کنید و اگر اصلاً نمىتوانید، در فرصتهاى دیگر این کار را انجام دهید.
7. همواره از خداوند در همه امور مدد جویید و نسبت به آنچه او مقدر مىفرماید، راضى باشید.
8. اجتناب از تنهایى؛ سعى کنید به جز مواقعى که ضرورت دارد در تنهایى قرار نگیرید.
9. با افکار منفى خود مقابله کنید یعنى هر وقت این افکار به شما هجوم آورد به هر صورتى که شده خود را از چنبره آن نجات دهید مثلاً خود را به کارى مانند مطالعه یا هر کار دیگرى که علاقه دارید و ممکن است مشغول کنید و نگذارید ذهن شما جولانگاه افکار منفى باشد.
10. به جاى این که به کمبودها و عیبها و ناکامیهاى خود فکر کنید به موفقیتها و امکاناتى که در زندگى از آن بهرمند بوده و هستید فکر کنید. به عبارت دیگر امکانات و شرایط زندگى ما مانند یک لیوانى است که بخشى از آن پر است و بخشى خالى و همه افراد اینچنین هستند سعى کنید به آن بخش پر فکر کنید و از آن بهره ببرید و غصه آن نیمهخالی را نخورید چه اینکه از آنچه در اختیار دارید مىتوانید بهرهمند شوند، فرصتهاى زندگى را مغتنم بشمرید و از آنچه در آینده پیش خواهد آمد نگران نباشید.
11.از بیکارى و بىبرنامهگى اجتناب کنید و همه اوقات خود را به صورت منطقى پر کنید.براى اوقات شبانهروزى خود برنامه ریزی کنید یعنی برای هر ساعت از 24 ساعت شبانه روز، یک فعالیت و کار خاص در نظر بگیرید و بر اساس همان عمل کنید و در پایان روز میزان موفقیت خود را در به اجرا درآوردن برنامه محک بزنید و بسنجید و سعی کنید روز به روز میزان موفقیت را افزایش دهید تا آنجا که کاملا برنامه اجرا شود و برنامه نیز یک برنامه هماهنگ با هدف باشد.
12. به تغذیه خود خصوصا صبحانه اهمیت بدهید و هیچگاه بدون خوردن صبحانه خود را مشغول کار یا مطالعه و یا کلاس نکنید.
13. براى رشد معنویت، باید براى خود برنامهریزى کنید. البته برنامه سنگین نریزید؛ ولى در اجراى آن مداومت و جدیت داشته باشید. هر چه مىتوانید قرآن بخوانید و از مضامین بلند دعاهاى نقل شده از اهلبیت(ع) بهره بگیرید (فاقرأوا ما تیسر منه) البته قرآن را با تأنى و توجه به معنا تلاوت کنید. به مسائل معنوى بویژه نماز اول وقت اهمیت فوقالعاده بدهید. با توسل به اهلبیت(ع) از آنها بخواهید که شما را کمک کنند و همواره امیدوار به لطف و رحمت خدا باشید.
در پایان مطالعه کتاب زیر را توصیه مىکنیم: رمز پیروزى مردان بزرگ، استاد جعفر سبحانى.