هدف نهایی از انجام عبادت قرب الهی است. اگر کسی با این هدف نماز بخواند ریا نیست، اگر چه در حضور دیگران باشد. ریا یعنی نشان دادن عمل و عبادت به دیگران به منظور تقرب به مردم و کسب منزلت نزد ایشان به گونه ای که بخواهد از این طریق به مال و مقام خویش بیافزاید. در صورتی که شما چنین قصدی ندارید، مطمئن باشید که عملتان خالی از ریا است و انشاالله با قصد قربت انجام می شود و نگران نباشید.
در مورد نمازها و اعمال واجب در حضور دیگران کمتر تصور ریا می رود، ولی در مورد امور مستحبی باید کمی مراقبت بیشتری صورت بگیرد تا خدای ناکرده انگیزه غیر الهی در ذهن انسان خطور نکند.
احساس ما از سوال شما این است که شما واقعا گرفتار ریا نیستید و این حالت ناشی از وجود نوعی وسواس است که اگر به آن توجه نکنید به تدریج رفع می شود. در هر صورت در ادامه خوب است با تعریف ریا و اخلاص به صورت دقیق آشنا شوید و به راهکار درمانی احساس ریا هم اشاره خواهد شد.
ریا گرفته شده از رؤیت است و تعریف آن عبارت است از: طلب منزلت و مقام در قلبهاى مردم به وسیله عبادات و طاعات خداوند متعال. این گونه ریا که در مقابل اخلاص در نیت مطرح می شود، به لحاظ شرعی شرک در عبادت و حرام است و سبب باطل شدن عبادت نیز مىشود . شخص ریاکار نزد مردم چنین نشان مىدهد که مخلص و مطیع واقعى خداوند است در صورتى که در حقیقت چنین نیست.
در مورد تحقق ریا باید توجه داشت:
اولا تحقق ریا مشروط به قصد ریا است .
ثانیا وابسته به داشتن غرضى از اغراض دنیوى نظیر کسب محبوبیت نزد مردم و از این طریق کسب ثروت و ریاست بر ایشان مىباشد.
ثالثا مربوط به حوزه عبادت و پرستش است.
رابعا در عبادت های مستحب امکان تحقق دارد و در واجبات ریا نیست.
بنابراین هر نشان دادنی ریا نیست ، گاهی حساسیت نسبت به این موضوع برای برخی از جوانان به صورت وسواس در می آید و آنها خیال می کنند که آدم های بسیار ریا کاری هستند و از این موضوع بسیار هم ناراحت می شوند، این گروه باید بدانند که تصور ریا خصوصا برای جوانان، بسیار نادر است ، چرا باید یک جوان ریا کند؟ شاید این موضوع بیشتر نسبت به بزرگسالان مصداق داشته باشد تا جوانان و دانشجویان.
در صورتی که احساس می کنید این حالت نوعی وسواس است، باید توجه کنید که وسواس بیماری خطرناکی است و باید به شدت مواظب باشید تا بحرانی نشود. راه درمان وسواس آن است که به ان کاملا بی توجه باشید و به هیچ وجه وضعیت و موقعیت خودتان را هنگام وسوسه و اینکه احساس می کنید الان دارید ریا می کنید، تغییر ندهید و به همان صورت عبادت نمایید و به خدا پناه ببرید. راهکار اصلی درمان وسواس عدم پاسخ گویی به آن است.
بسیاری از مواقع انسان کار اخلاقی خوبی انجام می دهد که اطلاع از آن باعث تشویق دیگران برای انجام کار نیک می شود، بدون اینکه شخص بخواهد قصد قربتش را نسبت به خدای تعالی خدشه دار نماید، اگر انسان در باطن برای خدای متعال کار می کند، اشکالی ندارد که در ظاهر دیگران مطلع شوند . کسی که حقیقتا در مسیر الهی و قرب به خداوند حرکت می کند، رفتار آشکار او حتی ممکن است نوعی امر به معروف حساب شود و در افراد دیگر انگیزه کار نیک را فراهم می آورد.
گاهی انسان در جامعه که حضور می یابد، سعی می نماید همواره آبروی خویش را حفظ کند و مواردی را رعایت می کند که ممکن است در زندگی خصوصی خود رعایت نکند . عاقلانه نیست که آدمی هر کاری که در محدوده خصوصی زندگی خویش انجام می دهد یا احیانا برخورد نامناسبی که در خانه دارد ، در جامعه نیز آن را بنمایاند و این کار را به عنوان بی ریا و صاف بودن توجیه نماید .
از نظر اخلاقی در صورتی که انسان شخصیت اجتماعی خود را نیک و سالم بنماید و سعی کند رفتار خویش را در مرعی و منظر دیگران کنترل نماید، نه تنها خلاف اخلاق و دین نیست و در اصطلاح ریا به حساب نمی آید ، بلکه اصولا وظیفه چنین اقتضایی را دارد .
تعریف اخلاص: اخلاص ضد ریا است و آن عبارت است از خالص ساختن و قصد از غیرخدا و پرداختن نیت از ماسوىاللّه، (معراجالسعاده، ملا احمد نراقى، بحث اخلاص).
امام صادق(ع) مىفرمایند: «لابد للعبد من خالص النیه فى کل حرکه و سکون اذ لو لم یکن بهذا المعنى یکون غافلاً والغافلون قد وصفهمالله تعالى بقوله: ان هم الا کالانعام بل هم اضلّ و قال: اولئک هم الغافلون...؛ براى بنده (خدا) در هر حرکت و سکونى از خالص ساختن نیت (براى خدا) چاره و گریزى نیست زیرا اگر چنین نباشد غافل است و غافلان را خداوند تعالى اینگونه توصیف فرموده: اینان مانند چهارپایان بلکه گمراهتر هستند و نیز فرموده: اینان همان کسانى هستند که غافلند»، (میزانالحکمه، محمد محمدى رىشهرى، ج 3، روایت 4748).
درمان ریا و کسب اخلاص:
مبارزه با این پدیده و در حقیقت کسب اخلاص در نیت و عمل، از دشوارترین گردنه های راه ایمان است.کوتاهترین راه عقلى براى رسیدن به اخلاص و ریشهکن کردن «ریا» تقویت توحید در دل خود مىباشد. منظور از توحید در این مقام، توحید افعالى مىباشد یعنى، انسان باور کند که فاعل و مؤثرى در عالم جز خداوند نیست لا مؤثر فى الوجود الا اللَّه. اگر براى ما روشن شود که هیچکس به غیر از خدا منشأ اثرى نیست و بفهمیم که رزق، عطا، منع، غنا، فقر، مرض، سلامتى، ذلت، عزت، زندگى، مردن و. همه در دست خداوند است و هر آنچه در جهان هست مقهور امر حاکم بىشریک مىباشد، دیگر دل به دیگران نمىبندیم و خودنمایى در مقابل دیگران برایمان لذتى نخواهد داشت. زیرا ریشه «ریا» یا طمع در مال و منافع دیگر انسانها است، و یا محبت و دوست داشتن مدح و ستایش انسانها، و یا خوش نداشتن و کراهت از مذمت و ملامت مردم است.
اگر ریاکار این سه مشکل را حل نماید، دیگر دلیلى براى خودنمایى در مقابل انسانها وجود نخواهد داشت.
انسان عاقل رغبت به کارى که براى او نفعى ندارد پیدا نمىکند و به امرى که به حال وى ضرر رساند بىمیل مىباشد. ریا همان ضرر و نبود نفع است زیرا دل بستن به تعریف یا دلگیر شدن از نکوهش مردم نفعى به حال انسان ندارد بلکه ریا موجب بطلان عبادت و مضرّ مىباشد. علاوه این که نظر مردم به اندک چیزى متغیر مىشود.
رضا و خشنودى آدمیان زودگذر و ناپایدار است و شخص ریاکار مضطرب، دلنگران، متزلزل و مشوش است. در مقابل، اخلاص و چشم نداشتن به مخلوقات، اطمینان و آرامش دل را افزون مىکند.
براى رسیدن به اخلاص و درک توحید افعالى، راههاى زیر توصیه مىشود:
الف) مطالعه و تفکر راجع به یگانگى مطلق خداوند.
ب) توجه به عجز و ناتوانى مخلوقات.
ج) تلقین این مطلب که مؤثرى در جهان غیر از خداوند نیست.
د) تفویض و توکل به خداوند در کارها و تمرین در جهت تقویت آن.
ه) توجه به بی اعتباری و آفات امور دنیوی از قبیل مال و جاه و بیرون نمودن محبت دنیا و متعلقات آن از دل.
و) مبارزه با حبّ نفس (زیرا ما خود را دوست داریم و همیشه مىخواهیم خواستههایمان برآورده شود و مورد تکریم و ستایش دیگران واقع شویم).
ز) توجه به اینکه ریا عمل و عبادت انسان را بی اثر می نماید و بلکه اثر سوء پدید می آورد و صفت زشت نفاق را در دل مىپرورد.
علماى علم اخلاق در این زمینهها توصیههایى نمودهاند:
1 - تقویت مبانى توحیدى در ابعاد مختلف و درک این حقیقت که مؤثر اصلى تنها خداست و مبدء و مرجع اوست و همه فقیر درگاه اویند و او غنى بالذات است. یا أَیُّهَا اَلنَّاسُ أَنْتُمُ اَلْفُقَراءُ إِلَى اَللَّهِ وَ اَللَّهُ هُوَ اَلْغَنِیُ
2- قطع طمع از مردم و توجه به فقر و نیازمندى همه آنان به درگاه خداوند.
3- پناه بردن به خداوند از شر شیطان و نفس اماره.
4- اخفاى عمل در حد ممکن به خصوص در مستحبات. لازم به ذکر است واجبات بهتر است به صورت علنى انجام گردد، زیرا این کار خود موجب تزویج عمل خیر است.
5- تلاوت قرآن و توجه به معانى آن به خصوص آیات توحیدى.
6- توجه دائمى به الگوهاى اخلاص و سعى در تشابه آنها. این کار با مطالعه زندگى اولیاى الهى میسر است.
تذکر:گاهى عملى خالصانه انجام مىگیرد، ولى بعد از اتمام عمل، صاحب عمل کارى مىکند و یا سخنى مىگوید که به دیگران بفهماند فلان عمل را انجام دادهام، این نوع ریا اگرچه شرعا مبطل عمل عبادى نیست، ولی به لحاظ اخلاقی ریا محسوب می شود و عمل انسان را از شرایط تاثیر گذاری مثبت می اندازد.