دوست گرامی ابتدا مقدمهای کوتاه برای شما عرض میکنم و سپس راه کارهایی عملیاتی برای شما عرض میکنم:
خدای متعال ما را مختار آفریده است و ما هستیم که برای خود تصمیم میگیریم. ما هستیم که سرنوشت خود را رقم میزنیم و سعادت یا شقاوت ابدی خود را تعیین میکنیم. اما اینجا سوالی مطرح است: چرا با این که خدا را قبول داریم و میدانیم همین اعمال اختیاری ما مشخص کننده عاقبت ما در سعادت یا شقاوت است و روز قیامت بازتاب و باطن همین اعمال به ما میرسد چرا درست انتخاب نمیکنیم؟ چرا باز سمت گناه میرویم؟
همانطور که در سوال شما هم مشخص است شما هم میدانید گناه چیست و هم میخواهید آن را ترک کنید اما چرا باز در مقام عمل موفق به ترک آن نمیشوید؟ با این که همه ما از روی اختیار و نه اجبار تصمیم میگیریم پس چرا موقع عمل به تعبیر شما یادمان میرود چه عهدی بستهایم و یا یادمان هست ولی کشش گناه بیشتر است؟
اینجا سرّی در تصمیم گیریهای همه ما وجود دارد که در واقع ما بر اساس آن، نحوه عمل خود را برمیگرینیم و مسیر انتخاب و اختیار خود را به آن سمت میبریم و آن این است که ما بر اساس چیزی تصمیم میگیریم که به آن محبت داریم. پشت تمام انتخابهای ما محبت و علاقهای به آن وجود دارد که به صورت اتوماتیک و خودکار ما را به سمت خود میکشد.
خوب عنایت کنید: شما باید خوب این مطلب را متوجه شوید تا بتوانید واقعا به جواب سوال خود برسید و در واقع خود را درمان کنید: آن محبت واقعیای که در دل ما جا گرفته است مسیر انتخابهای ما را رقم میزند. در تمام کارها نیز این مطلب صادق است و اختصاص به ترک گناه ندارد. مخصوصا آنجا که ما خودمان را تحت اشراف کسی نمیدانیم و یا در شرایطی که فرصت برای دقت و تامل در انتخاب وجود ندارد یا اینکه ما تنها هستیم و خودمان را تنها میدانیم، آن محبت که در دل ما جا گرفته باعث رفتارهایی از ما میشود و همان محبت مسیر انتخاب ما را رقم میزند.
اگر خوب این مقدمه را متوجه شده باشید به این نتیجه خواهیم رسید که برای ترک گناه باید مبدا میل را عوض کرد و به جای محبت گناه، محبت تقوا و خدای متعال را جایگزین آن کرد. در واقع تا هنگامی که به دستورالعمل مشخصی در مسیر تغییر این محبت حرکت میکنیم باید کارهایی را نیز برای تقویت اراده انجام دهیم تا در بزنگاههایی که برخی از آنها ذکر شد پایمان نلغزد. همان طور که گفتم اگر محبت گناه در دلمان نباشد دیگر به صورت خودکار و اتوماتیکی سمت گناه نخواهیم رفت.
اما برای تقویت اراده به چند دستورالعمل زیر عمل کنید:
1- یک کار کوچک انتخاب کنید و هر روز در زمان مشخص به آن عمل کنید. مثلا هر روز راس ساعت 8 به خدمت حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام سلام بدهید و فقره سلام زیارت عاشورا را بخوانید. یا ساعت 11 صبح،50 صلوات به وجود ولی عصر ارواحنا فداه هدیه کنید. مداومت شما تحت هر شرایطی به این کار باعث تقویت اراده شما میشود. اقلا این کار را باید تا یک سال ادامه بدهید.
2- دفترچه یادداشتی تهیه کنید و هر شب قبل از خواب اعمال روز خود را محاسبه کنید. بابت کارهای خوب و انجام به موقع واجبات خدا را شکر کنید و از بابت گناهان استغفار کنید و تصمیم بگیرید دیگر سمت آن نروید. حتما این کار را انجام دهید و در همه حال و در همه جا آن دفترچه یادداشت را همراه داشته باشید و به هیچ وجه این محاسبه را ترک نکنید.
3- خوردن بیش از حد نیاز بدن، خواب زیاد و حرف زدن بیجا و زیادی، دشمن و نابود کننده اراده است. اگر به این موارد مبتلا هستید باید برای هر کدام برنامه ریزی خاصی کنید تا آنها را به اختیار خود در آورید. تا زمانی که انسان بر سر سفره غذا با دیدن غذاهای رنگارنگ، مثلا سفره مهمانی یا عروسی دیگر اختیار نداشته باشد و خود را خفه! کند یا در یک روز تعطیل که کار یا کلاس ندارد تا میتواند بخوابد یا هر چه به زبانش آمد و لو حلال بگوید؛ قدرت تصمیم گیری و ارادهاش بسیار ضعیف خواهد بود. حتما در مورد هر یک از این سه موضوع تفکر کنید و راه و منش صحیح را بیابید.
فعلا همین میزان از دستورات برای تقویت اراده کفایت میکند. إن شاء الله یک سال دیگر، پس از عمل به این دستورات نتایج آن را به ما اطلاع دهید. اگر ابهام یا سوالی نیز در این موارد دارید با ما در میان بگذارید.
اما برای آنکه محبت غیر خدا از دل ما بیرون رود و محبت الهی جای آن را بگیرد؛ که همان طور که بیان کردم ریشه تمام کارهای اختیاری ما در همین محبت نهفته است و ما بر اساس آن تصمیم گیری میکنیم به این دستورات عمل کنید. دقت دارید که گناه کردن نشانه این است که محبت گناه در دل ما وجود دارد و در واقع قلب ما بیمار است و باید با دل دادن به خدا در مسیر بیرون کردن محبت غیر خدا تلاش نماییم.
1- حتما مقید باشید در مجالس اهل بیت علیهم السلام و مجالس دعا شرکت کنید. حتما منبر این مجالس را از دست ندهید و قدر شرکت در مجالس روضه را بدانید. نورانیت این مجالس تأثیر عمیقی در الگو برداری از اولیای دین دارد و باعث میشود انسان از هر آنچه با اهل بیت علیهم السلام در تعارض است بدش بیاید. در واقع سعی خواهد کرد خود را به شکل اهل بیت در آورد که نتیجه قهری آن دوری از گناه است.
2- در مورد دستورات مختلف دین، در مورد روش کارهای مختلف مطالعه کنید و سعی کنید شیوه زندگی خود را همان قرار دهید. تطبیق زندگی بر این روش، که در واقع میدانیم باعث ارج و قرب معنوی نیز است، در انسان علقه و دلبستگیای ایجاد میکند که به کمتر از آن راضی نخواهد شد. مثل آداب خواب، آداب خوراک، آداب معاشرت و دوستی و ...
3- حتما مرجع تقلید داشته باشید و کارهای خود را مطابق فتوای ایشان انجام دهید. تقیّد به این موضوع بسیار مهم است. تقیّد به این نوع رفتار انسان را متشرع و خدایی بار میآرود و باعث نشاط معنوی در انسان میشود که آثار زیادی در زندگی خواهد داشت.بررسی این آثار از موضوع بحث ما خارج است.
4و5 - در هنگام عصبانیت و در خلوتهای خود، همچنین هنگامی که فکر می کنید کسی از نوع رفتار شما بازخواست نخواهد کرد، تقوا را رعایت کنید. یعنی خدا را ناظر بدانید و برای رضایت و خشنودی او دستورش را اطاعت کنید.
این نکته بسیار مهم است: حرکت در مسیر رضای الهی که در واقع منجر به اخلاص در عمل میشود، تأثیر بسیار زیادی در محبت الهی دارد. اخلاص مایه برکت در مسیر الهی است و محبت خدا را در دل انسان میپروراند.
6- گناه دور کننده انسان از خدا و محبت خدا است. هر چیزی که گناه است در واقع سمّی است که جان ما را از محبت خدا تهی میکند و ما را در آغوش شیطان جای میدهد. باید در مورد آثار تک تک گناهان فکر کرد و بلایی که انسان را از جانب آن تهدید میکند شناخت.
7- یاد مرگ را فراموش نکنید. یاد مرگ و حالات انسان از هنگام جان کندن تا برپایی قیامت، انسان را هوشیار میکند که چه باید بکند و چه نباید بکند.
به همین میزان اکتفا میکنم. حتما بعد از اینکه چند بار با دقت این متن را مطالعه فرمودید، از آن نکته بردادی فرمایید و اقلا روزی یکبار آنها را یادآوری کنید. مؤید باشید.