شیطان دشمن قسم خورده ما است. کسی که دشمنی قسم خورده و خطرناک دارد در همه حال مراقب است تا آسیبی از جانب آن دشمن به او و منافعش نرسد و شما به درستی این موضوع را درک کردهاید.
راهکار اساسی مبارزه با شیطان تقویت عقلانیت و ارتباط با خداوند است. راه نفوذ شیطان نفس انسان است و برای اصلاح نفس و تعدیل آن باید عقل انسان به گونه ای تقویت شود که مقهور نفس و خواسته های افراطی آن نگردد. کسانی که عقلانیت قوی ای دارند و اهل عقل هستند کمتر اسیر وسوسه های شیطان می شوند. البته ایمان و ارتباط با خدا در این مسیر بسیار مهم است و می توان با کمک خدا و اهل بیت ع با شیطان مبارزه کرد.
به جهت اهمیت این موضوع، در آیات و روایات متعددی به این مسئله اشاره شده است که ما به برخی از آنها اشاره میکنیم و مطالب و توضیحاتی که مفید میدانیم خدمت شما عرض میکنیم. اما باید بدانید که خود شما و تصمیماتی که بر اساس این آگاهیها میگیرید مهمترین نقش را در حفظتان از شر شیطان دارد.
ابتدا به برخی از آیات در این زمینه اشاره میکنم:
«إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ» النحل : 99 . «همانا شیطان را بر کسانى که ایمان آورده اند و به پروردگارشان توکّل دارند ، چیرگى نیست» .
«إِنَّ عِبادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلاّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الغاوِینَ» الحِجر : 42 . «همانا تو را بر بندگان من چیرگى نباشد مگر بر آن گمراهانى که از تو پیروى کنند» .
این آیات به خوبی اشاره میکند که شیطان نمیتواند بر بندگان خدا مسلط شود، آنها که تنها بر خدا توکل میکنند و تنها امیدشان بر خدای متعال است. اما کسانی که به جای اطاعت از خدا از شیطان پیروی میکنند و دنبال او به راه میافتند تحت سلطنت او در میآیند.
همه ما ایمان به خدا داریم ولی باز هم در خطر هستیم لذا در روایات دستورات دیگری وجود دارد:
1- امام على علیه السلام میفرمایند: زیاد دعا کن تا از گزند شیطان محفوظ مانى .(میزان الحکمه ج5 ص 555) دعا کردن یعنی پناه بردن به درگاه خدا و نیاز به درگاه بینیاز. کسی که خود را در پناه حق قرار دهد از شیطان که دشمن حق است در امان میماند.
2- امام باقر علیه السلام میفرمایند : با ترس واقعى ، خود را از ابلیس مصون دار .(همان) این روایت به یک نکته کلیدی توجه میدهد: در حالتی که انسان متوجه خطر است، دائما خود را در حالت آمادگی برای مقابله با آن قرار میدهد. مثلا اگر در بیشهای میرود که درندگان کمین کردهاند یا اگر در جبهه جنگ در میان دشمنان باشد.
قرآن کریم ما را متوجه میکند که شیطان دشمن خطرناک و قسم خورده ما است. اگر کسی به ما بگوید که پشت درب خانه فردی با یک چاقو منتظر آسیب زدن به ما است باور میکنیم و دنبال راه چاره میگردیم. حالا خدای متعال که حق و صدق است به ما خبر از چنین دشمنی میدهد! اگر با ترس واقعی با شیطان برخورد کنیم، به دنبال راهی برای مبارزه با او میگردیم و هرگز غافل نمیشویم.
3- جالب است که در این روایت از قول خود شیطان کسانی که از شر او در امان هستند معرفی شده است:
امام صادق علیه السلام میفرمایند : ابلیس گفت : پنج دسته اند که هیچ چاره اى براى آنها ندارم اما دیگر مردمان در مشت من هستند : هرکه با نیّت درست به خدا پناه برد و در همه کارهایش به او تکیه کند ؛ کسى که شب و روز بسیار تسبیح خدا گوید ؛ کسى که براى برادر مؤمنش آن پسندد که براى خود مى پسندد ؛ کسى که هر گاه مصیبتى به او مى رسد بیتابى نمى کند؛ و کسى که به آنچه خداوند قسمتش کرده خرسند است و غم روزیش را نمى خورد .(همان ص 556)
در مورد توکل و پناهندگی به خدا و یاد و ذکر خدا توضیحاتی عرض شد. اما سه دسته دیگر ، در واقع اشاره به سه ریشه بسیار مهم از عوامل غفلت و افتادن در دام شیطان است.
4- امام على علیه السلام میفرمایند : نقطه آغاز فتنه ها و گمراهى ها ، در حقیقت ، پیروى از هواهاى نفْس است . . . در این جاست که شیطان بر دوستان خود استیلا مى یابد ، اما کسانى که پیشتر لطف خدا شامل حالشان گشته است [از سلطه شیطان] مى رهند .(همان) این روایت نیز به روشنی به ریشه تمام گرفتاریهای انسان یعنی هوای نفس اشاره میکند.
5- پیامبر خدا صلى الله علیه و آله میفرمایند: موسى علیه السلام نشسته بود که ابلیس نزد او آمد . . . موسى فرمود : مرا از آن گناهى خبر ده که اگر آدمى مرتکبش شود تو بر او استیلا مى یابى؟ ابلیس گفت : هر گاه خود پسند شود ، و عملش را زیاد بیند، و گناهش در نظرش خُرد آید .(همان ص 557)
6- امام صادق علیه السلام ـ به نقل از پدرانش علیهم السلام : پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود : آیا شما را از چیزى خبر ندهم که اگر به آن عمل کنید شیطان از شما دور شود ، چندان که مشرق از مغرب دور است؟ عرض کردند : چرا . فرمود : روزه روى شیطان را سیاه مى کند ، و صدقه پشت او را مى شکند، و دوست داشتن براى خدا و همیارى در کار نیک ریشه او را مى کند، و استغفار شاهرگش را مى زند .(همان ص 559)
7- امام باقر علیه السلام : وقتى نوح علیه السلام قوم خود را به درگاه خداوند عزّ و جلّ نفرین کرد ، ابلیس ، که لعنت خدا بر او باد ، نزد وى آمد و گفت : اى نوح! ......... در سه جا به یاد من باش ؛ زیرا ، من در یکى از این سه جا بیش از هر زمانى به بنده نزدیکم : هر گاه خشمگین شدى به یاد من باش ، هر گاه میان دو نفر داورى کردى به یاد من باش و هر گاه با زنى [نا محرم] تنها بودى و هیچ کس با شما نبود به یاد من باش .(همان)
8- امام صادق علیه السلام : چون نوح علیه السلام از کشتى پیاده شد ، ابلیس نزد او آمد و گفت : در روى زمین کسى به اندازه تو در حق من لطف نکرده است ؛ این تبهکاران را نفرین کردى و مرا از آنان آسوده نمودى ! آیا دو خصلت به تو نیاموزم ؟ از حسادت دورى کن ؛ زیرا حسادت بود که با من آن کرد که کرد ؛ و از آزمندى نیز بپرهیز ؛ زیرا آزمندى بود که با آدم آن کرد که کرد .(همان)
البته هر روز باید این روایات را مرور کنید. تنها توجه دائمی انسان را نجات میدهد.
برای آن که همواره به یاد خدا باشید، رعایت امور دیگری هم لازم است که به برخی از آنها اشاره می شود:
1- مراقبه و محاسبه: در آغاز هر کارى کمى مکث کنید اگر واجب است حتما انجام دهید اگر حرام است حتما ترک کنید و اگر نه حرام است نه واجب در انجام و ترک آن مختارید این سه چیز را قبل از انجام هر کارى مشخص کنید سپس انجام دهید. اصل این توجه و مراقبه چندین فایده دارد
اولاً انسان به حرام نمىافتد و نیز واجبى از او ترک نمىشود.
ثانیا: انسان را از غفلت شبانهروزى مىگیرد.
ثالثا: ترک حرام و فعل واجب به قصد قربت خود عبادت به حساب مىآید مىتوان فعل تمام واجبات و ترک تمام محرمات را به قصد قربت انجام داد حتى افعالى که نه واجب هستند نه حرام مىتوان با قصد قربت آنها را عبادى کرد مثلاً خوابیدن با این قصد باشد که تجدید نیرو شود تا انسان عبادت خدا کند و... شب به محاسبه بنشیند که آیا مراقبه طول روز را خوب انجام داده یا نه. اگر خوب انجام داده و نه تنها در اول هر کارى مراقبهاش را انجام داده بلکه آن کار را طبق مراقبه انجام داده مثلاً اگر در اول فهمید فلان کار حرام است در عمل هم آن را ترک کرده یا اگر در اول فهمید واجب است در عمل آن را انجام داده اینجا شکر خداى را هر چند زبانى به جا آورد و اگر خوب انجام نداده علتیابى کند تا به مرور نقصها و علت عدم موفقیت را کشف کند تا بعد از سالها به جایى برسد که حتى یک گناه از او صادر نشود و خلاصه این که مدار مراقبه و محاسبه شما انجام واجبات و ترک محرمات مىباشد.
حضرت على(ع) مىفرمایند: «ان هذه النفس لامارة بالسوء فمن اهملها، جمحت به الى المآثم؛ همانا این نفس پیوسته به بدى و زشتى امر مىکند پس هر کسى آن را مهمل به حال خود واگذارد (ولى او انسان را رها نمىکند و) او انسان را به سمت گناهان مىکشاند»، (الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سر الاسراء، استاد على سعادتپرور، ج 1، ص 305، روایت 20). بنابراین مراقبه و محاسبه را باید جدى گرفت که از اساسىترین دستورات اخلاقى و سازنده مىباشد.
2- نماز اول وقت: اگر کار اهمى با نماز اول وقت در تعارض نباشد نماز اول وقت را ترک نکنید. روایات و نیز بزرگان نماز اول وقت را اکیدا سفارش کردهاند. امام صادق(ع) مىفرمایند: «لکل صلاة وقتان: اول و آخر، فاول الوقت افضله و لیس لاحد ان یتخذ آخر الوقتین وقتا الا من علة و انما جعل آخرالوقت للمریض والمعتل و لمن له عذر و اول الوقت رضوان الله و آخر الوقت عفوالله؛ براى هر نمازى دو وقت است: اول وقت و آخر وقت پس اول وقت برتر و با فضیلتتر است و براى کسى نشاید که آخر وقت را وقت (نماز) اتخاذ کند مگر از روى علتى و آخر وقت فقط براى شخص بیمار و ناتوان و کسى که داراى عذرى است مىباشد و اول وقت خشنودى خدا را دربردارد ولى آخر وقت عفو خدا را»، (میزانالحکمه، ج 5، ص 401، روایت 10390).
3- مستحبات نشاطآور: از میان مستحبات از نمازهاى نافله گرفته تا دعاى کمیل و ندبه و... فقط و فقط آنهایى را انجام دهید که براى شما نشاطآور است و از تحمیل نفس بر مستحبات پرهیز کنید فقط به اقبال قلب بنگرید هر عمل مستحبى که قلب بدان اقبال داشت و بر اینان نشاطبخش و حالآور بود به همان اکتفا کنید، حتى نسبت به نماز شب که سفارش زیادى شده است اگر نشاط نداشتید یا اصلاً نخوانید یا خیلى خیلى خلاصه در ظرف ده دقیقه تمام یازده رکعت را با حذف مستحبات بخوانید.
4- توسل به ائمه معصومین(ع): گاه گاهى مخصوصا به اقتضاى حال و اقبال قلب به ائمه معصومین(ع) توسل جویید و توفیق و حاجات خود را از آن معادن کرم بخواهید.
5- دائمالوضوء: سعى کنید همیشه وضودار باشید واگر براى شب قبل از خواب وضو بگیرید کافى است و چنانچه نیمهشب براى کارى برخاستید و خواستید دوباره بخوابید وضو لازم نیست اگر آب وضو را با حوله خشک کنید از جهتى بهتر است.
6- زیارت اهل قبور: تشرف به اماکن متبرکه مثل امامزاده ها و نیز حضور در مساجد و محافل مذهبی به خصوص نماز جماعت از عوامل دیگر تقویت یاد خداوند و زدودن غفلت است.
هفتهاى یک بار به زیارت اهل قبور مؤمنین و شهداى عزیز بروید و اگر وقت خلوتى را انتخاب کنید تا تأمل بیشترى کنید و گذرا بودن دنیا بیشتر در دلتان جا افتد خیلى بهتر است هدف این است که دل تکان بخورد و رغبت خود را به دنیا کم کند و به فکر آخرت و عالم قبر و قیامت بیفتد .
7- به قدر توان و مجال و فرصت، از خواندن قرآن و دعا غفلت نشود.
8- با افراد متدین و با تقوا و صالح بیشتر مرتبط باشید.