ترک گناه از دشوار ترین کارهای ایمانی است, در عین حال اگر کسی موفق شود گناه نکند هشتاد درصد راه قرب الهی را پیموده و از گردنه های راه ایمان گذر کرده است. ولی تا کسی انگیزه بسیار قوی نداشته باشد نمی تواند در این کار مهم کاملا موفق شود. اکنون سوال اینجا است که این انگیزه قوی را چگونه باید در خود ایجاد کنیم.
در این زمینه باید به نقش هدف داشتن در زندگی اشاره کنیم. البته هر هدف گذاری ای توان ایجاد این انگیزه را ندارد. باید همان هدفی باشد که خدای متعال ما را برای آن خلق نموده و فطرت ما را همگون با آن ساخته است. قرآن کریم به صراحت هدف زندگی بندگی خدا معرفی می کند. و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون. جن و انسان را خلق نکردم مگر برای بندگی .
پس هدف نهایی زندگی انسان بندگی خدا است و تنها این هدف می تواند در انسان انگیزه ایجاد کند. ما باید به این باور برسیم که کمال و سعادت و خوشبختی ما در دنیا و آخرت از طریق بنده خوب خدا شدن بدست می آید. انسان هویتا بنده خدا است. صراط مستقیم دین راه بندگی خدا است و تمام انبیا انسان را به عبادت فراخوانده اند.
اگر ما به این باور رسیدیم و تصمیم گرفتیم که بنده خدا شویم و سعادت واقعی خود را در بندگی یافتیم, آنگاه انگیزه قوی ای برای ترک گناه خواهیم داشت. البته در کنار این باور باید بدانیم که گناه چه خسارتی به انسان در این راه می زند.
گناه انسان را از بندگی خداوند دور و خارج می کند و انسان را وارد مسیر شقاوت در دنیا و آخرت خواهد کرد. گناه یعنی خودپرستی که نقطه مقابل بندگی و خداپرستی است. گناه مانند فرار از خانه مولی است که جز حیرت و سرگردانی برای انسان به ارمغان نخواهد آورد.
یک بنده فراری ممکن است ابتدا احساس رهایی و آزادی کند و هر کاری دلش می خواهد انجام دهد و لذت ببرد ولی به زودی درخواهد یافت که سعادت یک بنده در بندگی است و او برای رهایی و لاقیدی خلق نشده و سرگردان و خسته به آغوش مولای خویش بازمی گردد و قطعا پشیمان و عذر خواه خواهد بود.
دوست عزیز برای اینکه بتوانید گناه را در خود ریشه کن کنید و از طبعات آن رهایی یابید نکاتی را که در ادامه بیان می کنیم باید به دقت رعایت کنید.
میل به تقوا بزرگترین ارزش دینی است که به لطف الهی در وجود شما ظهور کرده است. برای ترک گناه اموری را متذکر می شویم که مفید است:
1- اگر این حالت گناه در هنگام تنهایی شما ویا به فکرفرو رفتن شما اتفاق می افتد ، پس سعی کنید که هیچ گاه تنها نمانید؛ نهایتا برای کارهایتان برنامه ریزی به گونه ای باشد که تنها نمانید مثلا برای مطالعه به کتابخانه بروید ویا در جمع مطالعه کنید ویا...
2- مهمترین اصل عمومی ای که علمای اخلاق در زمینه معالجه امراض روحی پیشنهاد می نمایند, اصل مقابله به ضد است؛ یعنی به کار بردن ضد هر عمل و صفتی که قصد ترک آن را دارد. در مورد عمل زشتی که انسان مدتها از آن لذت برده و مطلوب نفس آدمی گردیده است نیز راه اصلی علاج , تبدیل میل , خوش آمدن و لذت بردن نفسانی به حالت نفرت و انزجار و بغض نسبت به آن عمل می باشد؛ یعنی تبدیل نمودن حالت جاذبه به حالت دافعه و از این طریق فراهم نمودن زمینه ترک و جایگزین ساختن آن در جای زمینه انجام آن عمل قبلی است . تحقق این تبدیل و تحول ، اگر از طریق صحیح آن، انجام شود, کاری است کاملا شدنی و ممکن ، یعنی ممکن است از شخص یا کاری و چیزی که در گذشته به آن رغبت داشته ایم و لذت می بردیم اکنون متنفر باشیم و بدمان بیاید و بالعکس .
3- هرگاه احساس کردید که میل به گناه پیدا کردید بالفور از جای خود بلند شده ومشغول کار دیگری مانند پیاده روی ویا ذکرگفتن ویا نماز خواندن ویا بازی کردن ویاتماشای تلویزیون ویا... شوید البته توجه کنید که عمل جایگزین مباح وحلال وبدون مفسده باشد.
4- نکته قابل توجه و بسیار فنی که در زمینه این مهم وجود دارد این است که عامل اصلی این تغییر و دگرگونی خصوصا در زمینه امور معنوی و نفسانی در انسان , تحول و دگرگونی است که در بعد شناختی انسان پدید می آید. مسئله علم و آگاهی و شناخت و تغییراتی که در نوع اطلاعات و آگاهی های انسان بوجود می آید, در تغییر مزاج روحی و نوع برخورد انسان با اشخاص و اشیاء و پدیده ها و تبدیل حالت محبت به نفرت یا بالعکس , کاملا موثر است.
5- اساسی ترین راه مقابله به ضد جایگزین ساختن محبت خدا و لذت بردن از خدا و مناجات با او به جای محبت دنیا و لذت های مادی است که این فرایند نیز نیاز به معرفت و عمل دارد. علم به خداوند و ایمان به او و عمل کردن به واجبات و مستحبات به تدریج مزاج انسان را عوض می کند و به جایی می رسد که انسان دیگر از غیر خدا هیچ لذتی نمی برد و بلکه لذت های مادی برایش مشمئز کننده می نماید
6- اصلی ترین روشی که اسلام در مورد ساخت و ساز انسان و تهذیب نفسانی و اعتقادی و عملی او پیشنهاد نموده است استفاده از روش علم درمانی است . اگر در اسلام علم و دانش فریضه شمرده شده است و آیات و روایات وارده در فضیلت علم و عالم افزون از هر باب دیگری است , به خاطر همین است که راه اصلی معالجه ی امراض آدمی از طریق علم و آگاهی میسر است , همانگونه که ریشه ی تمامی بیماریها, شوربختی ها و شقاوتمندی انسان در جهل و بی خبیری او می باشد.
7- گناه ناشی از غفلت است , غفلت همان خواب روحی ای است که در اثر جهل و بی خبری عارض انسان می شود. خوابی که تنها راه علاج آن ، نور یقظه است و یقظه هم چیزی جز بیداری و آگاهی حاصل از دانش و بینش نمی باشد. تا انسان غافل است مرتکب گناه می شود و از آن لذت می برد و وقتی که بیدار شد, دیگر نه از گناه لذت می برد و نه حاضر است مرتکب آن شود, مانند کسی که چون نمی داند درون شربت زهر ریخته اند آنرا می نوشد و لذت می برد در حالی که اگر بداند هرگز به سراغ آن نمی رود.
8- در میان علوم , اصلی ترین علومی که مایه ی حیات انسان است و آدمی را از خواب غفلت بیدار می نماید, علوم اساسی پنج گانه ای است که در واقع پاسخ گوی پنج سوال اساسی و کلی انسان در زندگی است ; یعنی خدا آگاهی - خود آگاهی - جهان آگاهی - دین آگاهی و سرانجام آگاهی .
9- انسان اگر بداند که خدای عالم همان وجود بسیطی است که بر تمام هستی سریان دارد. و با سریان وجود او علم و قدرت و سمع و بصر او نیز سریان دارد واقف خواهد شد که حق تعالی از درون و بیرون ناظر احوال و افعال بندگان خود است و در تمام ذرات هستی حضور دارد, هرگز جرئت و جسارت نخواهد داشت که در محضر چنین خدای آگاه و مقتدری عصیان و سرکشی و مخالفت نماید.
10- انسان اگر بداند خدای عالم با تمام اسما و صفات و کمالاتش در انسان تجلی نموده است و او را خلیفه خود در زمین قرار داده و در وجود او استعداد ولایت و احاطه و تسلط علمی و عملی بر ماده ی کائنات را به ودیعت نهاده است , حاضر نخواهد بود با معصیت و خطا نسبت به خالق خویش خود را از مقام قرب به حق تعالی محروم ساخته و تا سر حد حیوانات و حتی پائین تر از آنها ساقط نماید.
11- آدمی اگر بداند حق تعالی جهان هستی را به خاطر او آفریده و آن را در تسخیر انسان قرار داده است تا با استفاده از آن به کمال نهائی خویش که قرب و خلافت و ولایت حق است برسد, دیگر نمی تواند بپذیرد که همواره با گناه و معصیت راه دوری و نقصان خویش را طی نماید و خود را از چشم خدای عالم و اولیاء مقربین بیندازد و خوار و خفیف نماید.
12- اگر انسان واقف شود که دین برنامه ی سعادت و کمال اوست و راهی است که مستقیما او را به قرب و لقاء پروردگار عالم می رساند و حیات جاودان آخرتی را برایش به ارمغان می آورد, حاضر نمی شود که با گناه و سرپیچی و خروج از این مسیر, زمینه شقاوت و هلاکت خویش را فراهم نماید; زندگی جاودان آخرتی و لقاء پروردگار را از دست بدهد و خود را دچار سرنوشتی شوم و عذابی دردناک نماید.
13- اگر انسان بداند که آنچه می کند و می شنود و می گوید و می بیند تمام موادری هستند که باطن و حقیقت او را می سازند و هر شخصی حال گفتار و رفتار و پندار خود است و همین محصول است که در ظرف آخرت به صورت جهنم یا بهشت ظهور خواهد نمود, حساسیت بیشتری نسبت به گناه و عمل و صفت زشت و پلید اهل دنیا و عقاید باطل ایشان خواهد داشت.
14- نکته قابل توجه :خداوند بندگانش را دوست دارد و نهی از افعال زشت و گناه، دلالت بر حبّ او است. تعبیر بسیار زیبا و عجیبی را عارف بزرگوار ملّا حسینقلی همدانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) دارند. ایشان میفرمایند: هر کس بخواهد نشانه حبّ خدا را ببیند، در اوامر حضرت حق نبیند بلکه در نواهی حضرت حق جستجو کند؛ چون نواهی حضرت حق؛ یعنی ذوالجلال و الاکرام نمیخواهد بندهاش از مقام بندگی و قرب به او بیافتد. لذا حضرت حق درباره هر چیزی که نهی کرد و اسم گناه بر آن گذاشت، میخواهد بفرماید: بنده من! این عامل میشد تو اوج نگیری، من تو را دوست دارم و به تو عشق می ورزم، نمیخواهم تو به گناه؛ یعنی آن عاملی که تو را از پرواز باز میدارد، مبتلا شوی و اوج نگیری!
15- سلطانالعارفین، آیتالله سلطانآبادی بزرگ(اعلی اللّه مقامه الشّریف) تعبیر بسیار عالی دارند، ایشان میفرمایند: حبّ ذوالجلال و الاکرام به بندگانش آنقدر زیاد است که حتّی خصّیصین درگاه حضرت حق، این حب را بما هو حب درک نمیکنند. ایشان در ادامه میفرمایند: چون خدا بندهاش را دوست دارد، قبل از اینکه اعلام کند حسنات را انجام بدهید، به لسان ناطقیّه و حکمتیّه خودش از لسان مولیالموالی، علیّ ابن ابیطالب(صلوات اللّه و سلامه علیه) بیان فرمود: اِجتنابُ السیّئات اَولی مِن اِکتِسابِ الحَسنات - دوری از گناهان برتر است از اکتساب حسنات - و این عین حبّ است.
16- عمل درمانی:
مرحله بعدی این است که برای خود برنامه عملی داشته باشیم و با انجام واجبات و ترک گناه لذت بندگی خدا را بچشیم. اگر کسی لذت قرب به خدا و عبودیت خداوند را بچشد هرگز از گناه و لذت های مادی راضی نخواهد شد و حاضر نمی شود لذت مناجات با خدا و رابطه با اهل بیت (علیهم السلام) را با لذت مثلا فکر کردن در گناه و موسیقی و نگاه به حرام و مانند آن عوض کند.
17- دستورالعمل های اخلاقی:
1- خواندن نماز در اول وقت:
اگر کار اهمى با نماز اول وقت در تعارض نباشد نماز اول وقت را ترک نکنید. روایات و نیز بزرگان نماز اول وقت را اکیدا سفارش کردهاند. امام صادق(علیه السلام) مىفرمایند: کل صلاة وقتان: اول و آخر، فاول الوقت افضله و لیس لاحد ان یتخذ آخر الوقتین وقتا الا من عله و انما جعل آخر الوقت للمریض و المعتل و لمن له عذر و اول الوقت رضوان الله و آخر الوقت عفو الله؛ براى هر نمازى دو وقت است: اول وقت و آخر وقت پس اول وقت برتر و با فضیلتتر است و براى کسى نشاید که آخر وقت را وقت (نماز) اتخاذ کند مگر از روى علتى و آخر وقت فقط براى شخص بیمار و ناتوان و کسى که داراى عذرى است مىباشد و اول وقت خشنودى خدا را در بردارد ولى آخر وقت عفو خدا را» (میزان الحکمه، ج 5، ص 401، ح 10390)
خواندن نماز در اول وقت, تاثیر بسیار زیادی در توفیق بر ترک گناهان دارد. لذا تمام تلاش خود را در بجا آوردن نماز در اول وقت, بکار گیرید. البته در اوایل کمی مشکل به نظر می رسد؛ اما با تکرار, پس از مدتی مشاهده خواهید کرد که خواندن نماز, در اول وقت نه تنها مشکل نیست, بلکه اگر آن را در وقت خود بجا نیاورید همچون کسی می مانید که چیزی را گم کرده است.
2- بهره گیرى از ثقل اکبر , یعنی قرآن کریم و انس با آن:
تلاوت و حفظ قرآن به انسان نورانیت بخشیده و معنویت مىدهد و آشنایى با معارف آن (هرکسى در حد خودش حتى در حد ترجمه) موجب رشد روحى مىگردد. زیرا معارف قرآن و آیاتش نسخههایى است براى درمان دردها و مشکلات.
3- بهرهگیرى از ثقل اصغر , یعنی ائمه هدا(علیهم السلام) و توسل به ایشان:
باید توجه داشت که توسل به حضرات معصومین(علیهم السلام) هم خود توجه به حق تعالى و عالم ملکوت است و هم زمینه ساز بهرهگیرى بیشتر از فیض ربوبى و کسب توفیقات بیشتر. بنابراین نمىتوان چنین پنداشت که به ائمه(علیهم السلام) توسل داشتهایم ولى جوابى نگرفتهایم. زیرا همان توفیق توسل خود توجه به حق بوده است و مایه دورى از غفلت؛ و چه بسا که همین روحیه کمال خواهى و به دنبال معنویت بودن از آثار و برکات همان توسلات باشد که باید ادامه یابد. چه بسیارند کسانى که از غفلت خود نیز غافلند و یا پس از توجه در صدد درمان بر نمىآیند. از این رو باید سپاسگزار نعمتها و معنویات به دست آمده بود و درخواست استمرار و افزایش آن را از خداوند داشت.
4- دائمالوضوء بودن:
سعى کنید همیشه وضودار باشید. دوست عزیز, وضو همچون آبی است که بر آتش شهوات و تمایلات نفسانی ریخته می شود.
5- زیارت اهل قبور:
هفتهاى یک بار به زیارت اهل قبور مؤمنین و شهداى عزیز بروید و روزى چند دقیقه در مکانى خلوت واقعیت مرگ و رفتن از دنیا ونیاز به توشه آخرت را در دل خود با فکرى عمیق جا بیندازید و اگر غفلت شما آن قدر زیاد نیست حداقل هفتهاى یک بار نیمساعت را به این فکر اختصاص دهید مخصوصا اگر این فکر در خود محیط قبرستان باشد.هدف این است که دل تکان بخورد و رغبت خود را به دنیا کم کند و به فکرآخرت و عالم قبر و قیامت بیفتد.
6- پرهیز از مجالست و همنشینى با اهل دنیا و دور از معنویت:
چه آنکه از رسول اکرم(صلی الله علیه و اله) نقل شده است که فرمود: «به خاطر برخورد با اهل دنیا قلبم زنگار گرفته و مکدر مىشود و براى جبران آن روزى هفتاد مرتبه استغفار مىکنم». خداوند نیز در سوره «نجم آیه 29»مىفرماید: فاعرض عن من تولى عن ذکرنا و لم یرد الا الحیوه الدنیا. پس از کسانى که از یاد ما روى گرداندند و جز زندگى دنیا را نخواستند اعراض کن و روى بگردان.ارتباط با افرادی که شما را تشویق به گناه می کنند, یا خود اهل گناه و معصیت هستند, مانعی بزرگ در ترک گناهان است.
7- مشغول کردن نفس به امور مثبت:
گفته شده که نفس, کلب معلم است؛ یعنی نفس را به هر چه تعلیم دهی, با همان خو گرفته و عادت می کند هیچ انسانی از ابتدا به انجام معاصی عادت ندارد؛ بلکه با تکرار و اصرار بر گناهان, با آن خو می گیرد.
حال اگر شما دوست عزیز با کمی زحمت, عادت های منفی خود را تغییر دهید و آن ها را به عادت های مثبت تبدیل کنید, پس مدتی خواهید دید که ذائقه ی شما تغییر کرده است و بجای لذت بردن از گناه, از اطاعت خدا و مسائل معنوی لذت می برید.مثلا وقتی طبق عادت گذشته, فکر گناه به سراغتان آمد, با پناه بردن از عمق جان به خدای مهربان و گرفتن وضو, فکر خود را به امری خوب و معنوی مشغول کنید. تکرار این کار به مرور زمان علاقه به امور معنوی و انزجار از گناه را به ارمغان خواهد آورد.
8- پر کردن وقتهای خالی با مطالعه:
اگر کسی بخواهد در این راه ثابت قدم بماند باید دائما بر آگاهی و ایمان خود بیافزاید. توصیه می کنیم که سیر مطالعاتی داشته باشید و در حوزه های ذیل مطالعه نمایید:
اعتقادی و اندیشه ای, اخلاق اسلامی, تفسیری ،اسرارزندگی, سیاسی و اجتماعی, تاریخ و تمدن اسلامی, متون دینی. در این زمینه ها می توانید از سیر مطالعاتی شهید مطهری ، تفسیرنمونه ، معراج السعادة و... استفاده نمایید.
9- حضور در مجالس ذکر اهل بیت, سخنرانی, درس اخلاق و مراسم مذهبی می تواند به صفای باطن شما کمک نماید..
10- انجام مستحبات نشاط آور:
از میان مستحبات ،از نمازهاى نافله گرفته تا دعاى کمیل و ندبه و... فقط و فقط آنهایى را انجام دهید که شما می توانید آن را با نشاط انجام دهید و از تحمیل نفس بر مستحبات پرهیز کنید، فقط به اقبال قلب بنگرید هر عمل مستحبى که قلب بدان اقبال داشت و برایتان نشاط بخش و حالآور بود به همان اکتفا کنید.
11- خشکاندن گناه از ریشه:
ریشه ی بسیاری از گناهان, در نگاه است؛ پس با عادت دادن خود, به ترک نگاه حرام ریشه ی گناهان را بخشکانید؛ چرا که: هر آنچه دیده بیند دل کند یاد؛ پس چشم خود را از گناه ببندید تا آسوده و آزاده شوید.
12- ازدواج, اساسی ترین و بهترین راه ترک گناهان شهوانی است ، باتوسل به اهل بیت وترک گناه وپایین آوردن توقع وتوکل برخدا این کار حتما انشاالله صورت خواهد پذیرفت.