افراط و تفریط در هرجا و در هر چیز و حتّى در پیمودن راه کمال و تحصیل علم نیز مضرّ است ، وقواى روحى را از جادّه اعتدال بیرون مىبرد و دچار ضعف و سوء استعمال مىسازد . لکن براى شناختن میزان اعتدال اکتساب قوّه تمییز و عقل لازم است .
و در نتیجه احتراز از افراط و تفریط ، یک آهنگ نظم عمومى در زندگى حاصل مىشود و گفتار و کردار و اندیشه انسان با هم یکى مىشوند و تأمین آسایش درونى و بیرونى ایجاد مىشود .
- از فرمایشات حضرت آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیه:
ائمه ی ما علیهم السلام خودشان به ما فرموده اند که در این فشارهای آخرالزمان بگویید :یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینکولی چه کنیم که به جای دوا ، به سوی داء می رویم !معنای یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک این است که : خدا یا ! همان مرتبه ای را که مطلوب تو است ، ما را به همان درجه برسان و بر آن نگهدار .صراط از همین جا شروع می شود ، اگر یک ذرّه انحراف پیدا کنیم ، خدا می داند در کجا پرت می شویم . کسی که کارش خراب است ، یا جلو رفته و عقب مانده است و در هر حال اعتدال را رعایت نکرده است . ما که اهلبیت عصمت نیستیم ، ولی از خدا می خواهیم که این حدّ اعتدال را به ما عنایت فرموده و برآن ثابت گرداند .
- در همه تعلیمات و آداب اخلاقى اسلام ، طورى اعتدال و میانه روى رعایت شده است که براى هر عقل سلیمى ، قابل درک است ، تعالیم دینى ، انسان را از هرگونه افراط و تفریط، تندروى و کندروى نهى کرده است . در فرمایشى از امیرالمومنین علیه السلام نقل شده که فرمودند:
لاترى الجاهل الا مفرطا اءو مفرّطا .((نمى بینى جاهل را مگر در حال تندروى یا کندروى )).
تندروى و کندروى ریشه در جهل انسان دارد و این خصیصه افراد جاهل است .
بنابراین ، به اعتدال و میانه روى در امر معیشت و تنظیم صحیح زندگى توصیه فراوان شده است . در آیه شریفه دیگر آمده است :
و الَّذین اذا اءنفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما .((و کسانى که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف کنند و نه سختگیرى ؛ بلکه در میان این دو، حد اعتدالى دارند)).
آثاراعتدال گرایی
در اینجا ضمن تعریف واژه و مفهوم اعتدال، نقش اعتدال گرایی در رسیدن به کمالات انسانی و شکوفایی تمدنی و تداوم نعمتها مورد بررسی قرارگرفته که با هم آن را از نظر می گذرانیم:
- اسلام، دین اعتدال
از نظر اسلام، هستی بر بنیاد عدالت و اعتدال نهاده شده است و انسان کامل، معتدل ترین شخصیت در همه حوزه هاست. از این رو خداوند از مردم می خواهد برای دست یابی به کمال مطلق و تقرب الی الله و زندگی سعادتمند در دنیا و آخرت، اعتدال گرایی را در زندگی خویش در پیش گیرند و هرگز گرایش به افراط و تفریط نداشته باشند. دین اسلام، به عنوان کامل ترین و ساده ترین برنامه و راهنمای زیستن، دینی معتدل و میانه است و بر همین اساس آن را دین حنیف نامیده اند.
بر این پایه می توان گفت که هر کس که اسلام را راهنمای زندگی خویش قرار دهد، زندگی معتدلی خواهد داشت و از نظر شخصیتی نیز به تعادل دست خواهد یافت. از این رو، شخص هم در حوزه روان شناسی شخصیت و هم در حوزه روان شناسی اجتماعی و تعامل با دیگران و هم در حوزه های دیگر، انسانی معتدل می باشد.
بخش اساسی در زندگی انسان که تاثیر شگرفی بر شخص و محیط و جامعه وی به جا می گذارد، حوزه مصرف و بهره گیری از امکانات و نعمت هایی است که خداوند به وی بخشیده است؛زیرا انسانی که با کار و کوشش خویش و یا با عنایت و فضل الهی، از نعمت های او برخوردار می شود، زمانی می تواند سپاسگزار نعمت باشد که در مصرف آن چیز، دقت و تامل داشته و راه اعتدال رابپیماید؛ چون سپاسگزار نعمتی بودن به معنای درست مصرف کردن و بهره گیری مثبت و سازنده از آن چیز در راستای کمال شخصی و جمعی بلکه همگانی است که معنای اخیر شامل همه موجودات هستی می باشد؛ زیرا انسان به عنوان خلیفه الهی موظف است تا در مقام ربوبیت طولی با تغییر و تصرف در اشیا و چیزها آن ها را به کمال شایسته و بایسته خود برساند.
از نظر اسلام هرگونه گرایشی به سوی افراط و تفریط به معنای خروج از جاده حقیقت وحقانیت و رهسپاری در بیراهه هبوط و سقوط فردی و اجتماعی است. ولذا در همه حوزه ها از جمله حوزه اقتصاد، خواهان اعتدال و میانه روی است. همین تاکید بر مصرف درست و معتدل است که واژه اقتصاد را برای مفهوم خاصی به کار گرفته است؛ زیرا اقتصاد ازواژه قصد به معنای میانه روی و اعتدال گرفته شده است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ذیل واژه قصد).
به سخن دیگر، بهره گرفتن از واژه قصد به معنای اعتدال و میانه روی برای بیان فعالیت های فردی و اجتماعی مربوط به تولید، مبادله و مصرف کالا و خدمات (تئوری اقتصاد خرد، ص 9) تاکید بر این معناست که اصول فعالیت های مربوط به اقتصاد می بایست براساس اعتدال و میانه روی باشد.
از جمله بخش های حوزه فعالیت های اقتصادی، بخش مصرف است. بنابراین، در این بخش نیز اعتدال و میانه روی از سوی اسلام و قرآن به عنوان اصل اساسی مورد توجه و تاکید است. بلکه حتی می توان گفت که در میان سه بخش تولید، مبادله و مصرف، بخش اخیر از اهمیت بیش تری برخوردار است تا میانه روی و اعتدال در آن به عنوان بنیاد رفتاری انسان خودنمایی کند.
- چرا اعتدال گرایی؟
پرسش این است که چرا اعتدل گرایی در حوزه های مختلف به ویژه اقتصاد و مصرف این اندازه مهم است؟ اعتدال گرایی چه آثار و پیامدهایی را می تواند به دنبال داشته باشد؟ اعتدال گرایی به حالتی گفته می شود که در آن دو طرف از لحاظ کمیت و یا کیفیت در سازگاری و تناسب باشد. (لسان العرب، ابن منظور، ذیل واژه عدل) بنابراین می توان گفت که اعتدال به معنای تناسب است. همین حالت تناسب است که مقتضای استقامت، قوام پیدا کردن و موزون شدن میان چیزها می شود. بنابراین هنگامی که از اعتدال سخن به میان می آید مقصود آن است که تناسب در آن رعایت شود که لازمه مراعات چنین تناسبی استقامت و قوام یافتن چیزها می شود. انسانی را متعادل می گویند که در عقیده، انحراف و گرایش به باطل نداشته و در پی حق و حقیقت باشد و در رفتار هرگز مناسبات میان اشیا و چیزها را نادیده نگیرد. از این رو انسان موحد و یکتاپرست را انسان معتدل می نامند؛ زیرا چنین شخصی مراعات تناسب میان هستی را کرده و حق هر چیزی را به درستی ادا نموده است. نتیجه چنین بینش و نگرشی آن است که از افراط و تفریط و کژی به دور می باشد. (بقره آیه 135 و آل عمران آیه 67 و 95 و نساء آیه 125 و نحل آیات 120 و 123) وی در رفتارها و گفتارها و مناسبات اجتماعی خویش نیز میانه روی و تعادل را مراعات می کند (لقمان آیه 19) و در انفاق و دیگر امور اجتماعی نیز میانه روی را از خود دور نمی کند (فرقان آیات 63 و 67) زیرا می داند که حتی در کارهای عبادی نیز می بایست رعایت تناسب را بنماید و سازگاری و تناسب را در کم و کیف، ملحوظ دارد.
علت گرایش به اعتدال و میانه روی از آن روست که چنین رفتاری موجب می شود تا انسان در مسیر خردمندی و کمال گرایی قرار گیرد و گرفتار شرک درعقیده و عمل نشود و راه نقصان و باطل را نپیماید.
دست یابی به استقامت و قوام یابی در شخصیت و عمل اجتماعی از دیگر آثار و پیامدهای اعتدال گرایی بشر در زندگی است که در آیات 63 و 67 سوره فرقان به آن توجه داده شده است. از نظر خداوند، انسان متعدل و میانه رو با رعایت تناسب و عدالت است که می تواند زندگی خویش را قوام بخشد و به استقامت دست یابد.
بهره مندی از خوشبختی و آسایش از دیگر آثاری است که آیات 63 تا 67 سوره فرقان بر آن تاکید دارد. به این معنا که انسان اگر بخواهد سعادت و خوشبختی را در دنیا و آخرت تجربه کرده و آن را به دست آورد می بایست راه اعتدال و میانه روی را در زندگی خویش بپیماید.
- ضرورت پرهیز از افراط و تفریط
برخی از مومنان درعبادت های خویش راه افراط را در پیش می گیرند و در هنگامی که به خودسازی می پردازند، برای دست یابی به کمالات، خود را به آب و آتش می زنند. گروهی، شیوه رهبانیت را در پیش می گیرند و یا همانند مرتاضان هندو از زندگی دنیایی و بهره های آن چشم می پوشند. این گونه است که نه تنها به نقش ربوبیت خود توجهی ندارند بلکه آسیب هایی را نیز به اطرافیان و جوامع بشری وارد می سازند. آنان به جای آن که به مسئولیت و وظیفه الهی خود نسبت به آبادانی زمین بپردازند، دست از کار و تولید بر می دارند و یا حتی ثروت و درآمد خویش را به انفاقی افراطی از دست می دهند و خود را نیازمند و محتاج دیگران و کار و تولید آنان می کنند.
در زمان پیامبر (ص) یکی از صحابه هنگام مرگ خویش همه سرمایه و ثروت خود را به دیگران می بخشد و از حوزه تصرف خود بیرون می کند. این در حالی بود که وی دختران چندی داشت که نیازمند ثروت پدر بودند. پیامبر (ص) هنگامی که از انفاق مال از سوی مرد و فقر و نداری دختران آگاه می شود اجازه نمی دهد تا این مرد در گورستان مسلمانان دفن شود؛ زیراچنین رفتاری را به دور از مسلمانی می دانست.
بنابر این، اگر کسی بخواهد به مسئولیت الهی خویش عمل کند می بایست در همه امور راه اعتدال و میانه روی را در پیش گیرد و با این روش آسایش و خوشبختی را نه تنها برای خود بلکه دیگران به همراه آورد.
خداوند در بیان جامعه برتر و کامل و ارایه نمونه عینی آن، جامعه اسلامی و برتر را جامعه ای معتدل و میانه رو معرفی می کند که استقامت با این روش در ذات و نهاد آن سرشته می شود. (بقره آیه 143) بنابر این، از نظر قرآن و اسلام، صراط مستقیم هر کس و جامعه ای، میانه روی و اعتدال در همه امور و اقتصاد در زندگی است.
- نقش اعتدال در کمال
اگر اسلام و قرآن، اعتدال و اقتصادگرایی را راه مستقیم برمی شمارد، می توان دریافت که از نظر اسلام دست یابی به هر کمالی تنها از راه اعتدال گرایی است؛ زیرا از نظر قرآن، راه مستقیم، راهی است که انسان را به کمالات مطلق می رساند و با ایجاد زمینه های تقرب جویی به خداوند، خلافت الهی به شکل کامل و مطلق را برای انسان پدید می آورد. بنابراین، می توان گفت که اعتدال، عنصر اساسی در دست یابی انسان به کمال است.
بر همین اساس می توان گفت که رابطه ای بسیار محکم و استوار میان اعتدال گرایی و صراط مستقیم وجود دارد. به این معنا که در مفهوم صراط مستقیم اعتدال تضمین شده است. از این رو خداوند در آیات 143 سوره بقره و نیز 161 سوره انعام و 105 سوره یونس و 135 سوره طه و 30 سوره روم، دین اسلام را که همان صراط مستقیم است به دین معتدل و میانه توصیف می کند و در آیه 115 سوره انعام و 1 و 2 سوره کهف نیز قرآن را که راهنمای دین اسلام می باشد کتابی معتدل و به دور از هرگونه کژی و انحراف معرفی می کند، زیرا چنان که گفته شد، قیم بودن دین به اعتدال گرایی و میانه روی آن می باشد.(نگاه کنید مجمع البیان، ذیل آیات 1 و 2 سوره کهف).
خداوند در توصیف مومنانی که به کمال رسیده اند آنان را به اعتدال گرایی و میانه روی می ستاید و در آیه 22 سوره ملک استقامت و اعتدال مؤمنان در ایمانشان را به حرکت انسان معتدل در راه مستقیم تشبیه می کند. این بدان معناست که کمال ایمانی را تنها می توان از راه اعتدال و میانه روی کسب کرد.
- نقش اعتدال در شکوفایی تمدنی
اعتدال گرایی نقش بسیار مهم و اساسی در تمدن سازی و شکوفایی تمدنی دارد. آیات 46 تا 49 و نیز 55 و 56 و 100 و 101 سوره یوسف هنگامی که به علل شکوفایی تمدنی در دوران حضرت یوسف(ع) می پردازد تبیین می کنند که چگونه نظامی که حضرت یوسف(ع) بر پایه عدالت و اعتدال بنیاد گذاشته، توانسته است تمدن بزرگ و شکوفا پدید آورد.
مدیریت بهینه و درست آب در همه بخش ها از حفظ و نگهداشت تا مصرف درست و معتدل آن بود که شکوفایی تمدنی سبا را سبب می شود. (سبا آیات 15 و 16)
اگر به نشانه های تمدنی از نظر قرآن چون ارتباطات فرهنگی (کهف آیه 93)، برج سازی (سبا آیات 12 و 13 و غافر آیه 36 و قصص آیه 38)، توسعه کشاورزی (یوسف آیات 46 و 49 و روم آیه 9 و دخان آیات 25 و 26)، حکومت و دولت (یوسف آیه 43 و نمل آیه 22 و 23 و آیات دیگر)، سدسازی و مدیریت آب (سبا آیات 15 و 16 و کهف آیات 83 و 84 و 94 تا 96) صنعت و ذوب فلزات (همان)، عمران آبادانی در ساختمان سازی (اعراف آیات 73 و 74 و آیات دیگر) هنرهای معماری و آبگینه سازی، تندیس سازی و مانند آن (نمل آیه 44 و سبا آیات 12 و 13) توجه شود به خوبی می توان دریافت که همه این فناوری ها و نشانه های تمدنی، ریشه در گرایش اعتدالی جامعه به ویژه مدیریت صحیح منابع و مصرف بهینه و درست آن دارد.
خداوند هنگامی که به علل فروپاشی تمدنی می پردازد نشان می دهد که چگونه انحراف از اعتدال و عدالت موجب شده تا تمدن های بزرگ از هم فروپاشد. آیات 15 و 17 سوره سبا تبیین می کند که چگونه کفران نعمت در اثر ناسپاسی و عدم مصرف درست نعمت در مسیر تعالی و کمال، موجب شد تا قوم سبا از مقام شوکت و عزت سقوط کنند و تمدن آنان از درون فرو پاشد.
طغیان گری که به عنوان یکی از علل و عوامل انحطاط و فروپاشی تمدنی در آیات 6 تا 13 سوره فجر بیان می شود، در حقیقت بیانگر داستان نادیده گرفتن اعتدال و میانه روی در زندگی این تمدن هاست. چنان که رفتار خشونت آمیز و به دور از اعتدال زمامداران و دولتمردان در آیات 123 و 128 تا 139 سوره شعراء به عنوان عاملی دیگر در فروپاشی تمدنی معرفی می شود تا دولتمردان بدانند که هرگونه خروج از اعتدال و گرایش به خشونت، می تواند چه عواقب بدی برای خود ایشان و بلکه تمدنشان داشته باشد.
بسیاری از تمدن ها که در اوج شکوفایی و رونق اقتصادی و تمدنی بودند به سبب گرایش به ظلم و دوری از عدالت و اعتدال از درون فروپاشیدند که آیات 11 تا 13 سوره انبیاء و نیز 45 سوره حج و 45 تا 52 سوره نمل و 9 روم به نمونه هایی از این تمدن ها اشاره می کند.
بی گمان افساد به معنای دوری از عدالت و اعتدال (اعراف آیات 74 و 78 و نمل آیات 48 تا 52 و فجر آیات 7 تا 13) و اطاعت و پیروی مردم جامعه از مفسدان (شعراء آیات 141 تا 158) در کنار اسراف و اشرافیت خوشگذران و بی درد و پیروی جامعه از آنان که خود نمونه های بارز خروج از اعتدال و عدالت است، از مهم ترین علل و عوامل فروپاشی تمدنی است که خداوند به دوری از آن فرمان می دهد و از مردم می خواهد تا به جای این روش از شیوه درست مصرف و رفتار در حوزه های مختلف از جمله اقتصادی بهره گیرند.
- نقش اعتدال مصرفی در حفظ نعمت
بی گمان بسیاری از انسانها تجربه تلخی نسبت به از دست دادن نعمتی دارند. انسان تا زمانی که در عافیت و بهره مندی از نعمت هاست همانند ماهی در آب، قدر و قیمت آن را نمی داند و زمانی به ارزش آن پی می برد که آن را از دست داده و همانند ماهی در خشکی، بالا و پایین بپرد و جانش به لب برسد.
قرآن توضیح می دهد که علت اصلی بسیاری از فقدان ها و از دست دادن نعمت ها، رفتارهای بیرون از اعتدال انسان هاست. به این معنا که انسان به سبب مصرف بی رویه و نادرست که در حقیقت نوعی کفران نعمت و ناسپاسی نسبت به آن است، موجب می شود که نعمتی از وی سلب شود. بنابراین برای حفظ نعمت می بایست راه اعتدال و میانه روی را در پیش گرفت و از مصرف افراطی و بی رویه نعمت خودداری کرد؛ زیرا از نظر قرآن هرگونه افراط و مصرف بی رویه، مصداق تعدی و ظلم و خروج از اعتدال و عدالت است که خشم خداوند را به دنبال دارد. (مائده آیه 87)
علامه طباطبایی در ذیل آیه 87 سوره مائده توضیح می دهد که خداوند از مردم می خواهد تا از نعمت های الهی و طیب بهره گیرند و به درستی از آن استفاده کنند ولی نه به گونه ای که از حد و اندازه بگذرد.
با انباشت ثروت و سرمایه از طریق درست مصرف کردن است که زمینه برای اجرای طرح ها و برنامه های بزرگ فراهم می آید و جامعه می تواند به سدسازی و راه سازی و دیگر نشانه های تمدنی روی آورده و آن را به اجرا درآورد و تمدنی بزرگ را پی نهد.خداوند از انسانها می خواهد که در مصرف اموال و امکانات در زندگی شخصی خود اعتدال و میانه روی را مراعات کنند (اسراء آیه 29) زیرا با مصرف درست اموال و امکانات در زندگی شخصی است که مجموعه زاید بر نیاز از اموال در نزد هر کسی گرد می آید و از مجموعه این اندک ها ثروتی پدید می آید که می توان با آن، طرح ها و برنامه های بزرگ تمدنی را به اجرا درآورد و بر شکوفایی اقتصادی افزود و آسایش و آرامش را برای خود و گروه بزرگی از انسان ها فراهم آورد.