رابطه ی انسان کامل و حق متعال
بسم الله الرّحمن الرّحیم
عنوان : حقیقت و صورت باطن نماز / شماره ی 6
موضوع : رابطه ی انسان کامل و حق متعال ؛
حضرت امام رحمه الله فرمودند : دار وجود اصل حیات و حقیقت علم و شعور است و تسبیح موجودات، تسبیح نطقی شعوری ارادی است نه تکوینی ذاتی که محجوبان گویند ( تفسیر سوره حمد ، ص 33 و 34 ) . تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الأَرْضُ وَ مَن فِیهِنَّ وَ إِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَ لَکِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا (سوره اسراء ، آیه 44 ) ؛ آسمان هاى هفت گانه و زمین و هر کس که در آن هاست او را تسبیح مى گویند و هیچ چیز نیست مگر این که در حال ستایش تسبیح او مى گوید ولى ما تسبیح آن ها را در نمى یابید به راستى که او همواره بردبار [ و] آمرزنده است .
در قرآن می فرماید : إِنَّ إِلَینَا إِیَابَهُم ( سوره غاشیه ، آیه 25 ) ؛ همانا بازگشت آنان به سوی ماست. و دیگر موجودات به توسّط انسان رجوع به حق کنند بلکه مرجع و معاد آنها به انسان است . چنان چه در زیارت جامعه که اظهار شمّه ای از مقامات ولایت را فرموده است، می فرماید : وَ اِیَابُ الخَلقِ إِلَیکُم وَ حِسَابُهُم عَلَیکُم و می فرماید : بِکُم فَتَحَ اللهُ وَ بِکُم یَختِمُ ؛ بازگشت آفریدگان به سوی شما و حسابرسی آنان با شماست ... خدا به سبب شما ( خلقت را ) آغاز کرد و به شما پایانش می دهد، و این که در آیه شریفه، حق می فرماید : إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ . ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا حِسَابَهُمْ ( سوره غاشیه ، آیه 25 و 26 ) ؛ همانا بازگشت آنان به سوى ماست آنگاه حساب شان بر عهده ماست . و در زیارت جامعه می فرماید : وَ اِیَابُ الخَلقِ إِلَیکُم وَ حِسَابُهُم عَلَیکُم، سرّی از اسرار توحید و اشاره به آن است که رجوع به انسان کامل، رجوع إلی الله است ( تفسیر سوره حمد ، ص 42 و 43 ) .
در تبیین این فرمایش حضرت امام رحمه الله، مجدّداً از حدیث شریف امام صادق علیه السّلام استعانت می جوییم و متن حدیث را تبرّکاً تحریر می نماییم : نَحنُ وَ اللهِ الاَسمَآءُ الحُسنی الَّتِی لاَ یَقبَلُ اللهُ مِنَ العِبَادِ عَمَلاً إِلاَّ بِمَعرِفَتِنَا ( اصول کافی ، ج 1 ، کتاب التّوحید ، بابٌ النّوادر، ح 4 ، ص 306 ) ؛ به خدا سوگند ؛ آن نام های نیک ماییم که خداوند کرداری را از بندگان نپذیرد مگر این که (به) شناخت ما باشد .
حدیث شریف ثقلین را هم به این حدیث اضافه می نماییم که جناب رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند : إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثِّقلَین کِتَابَ اللهِ وَ عِترَتِی لَن یَفتَرِقاً حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الحَوض ( بحارالأنوار ، ج 23 ، ص 117 ) ؛
رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند : همانا (این است و جز این نیست) که من در شما دو چیز سنگین و با ارزش را به جا گذاردم؛ کتاب خدا قرآن و عترت و اهل بیتم را . این دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند .
در تبیین حدیث قدسی کَلِمَهُ لاَ إلَهَ إلاّ اللهُ حِصنِی فَمَن دَخَلَ حِصنِی اَمِنَ مِن عَذَابِی و وِلاَیَهَ عَلِیِّ بنِ اَبِی طَالِب حِصنِی فَمَن دَخَلَ حِصنِی اَمِنَ مِن عَذَابِی که توحید و ولایت هر دو دژ، مستحکم الهی معرّفی شده اند و حدیث کَلِمَهُ لاَ إلَهَ إلاّ اللهُ حِصنِی فَمَن دَخَلَ حِصنِی اَمِنَ مِن عَذَابِی، بِشَرطِهَا وَ اَنَا مِن شَرطِهَا، که جمع بین دو حدیث قدسی است، که از لسان خلیفه الله و ولی الله، شرط هشتم کلمه لا إله إلاّ الله امام رضا علیه آلاف التّحیّه و الثّناء ، القاء شده است و این که ولایت باب بیت توحید است و نبوّت آستان این بیت است و برای ورود به این بیت باید از درِآن وارد شد که در دعای ندبه در مورد امیرالمؤمنین علیه السّلام که مدینه ی علم پیامبر صلّی الله علیه وآله و سلّم است، آمده : فَمَن اَرَادَ المَدینَهَ وَ الحِکمَهَ فَلیَأتِهَا مِن بَابِهَا ؛ پس هر کس اراده ی مدینه و شهر علم و حکمت کند سپس بخواهد وارد آن شود باید از در آن وارد شود. در زیارت جامعه ی کبیره، شرط دهم کلمه ی لا إله إلاّ الله، امام علی النّقی علیه السّلام می فرمایند : وَ اِیَابُ الخَلقِ إِلَیکُم وَ حِسَابُهُم عَلَیکُم ... بِکُم فَتَحَ اللهُ وَ بِکُم یَختِمُ ... بِمُوَالاَتِکُم عَلَّمَنَا اللهُ مَعَالِمَ دِینِنَا ؛ بازگشت آفریدگان به سوی شما و حسابرسی آنان با شماست ... خدا به سبب شما ( خلقت را ) آغاز کرد و به شما پایانش می دهد ... به دوستی و محبّت نسبت به شما است که خداوند علوم و احکام دین ما را به ما تعلیم داد ؛
در این چند حدیث عظیم و سنگین باید تأمّل، تدقّق، تفکّر، تعقّل و توغّل نمود که چطور انسان های کامل صاحب عصمت علیهم السّلام، آیات قرآن را تبیین و روشن می نمایند.
چطور رابطه ی وجودی حق متعال با خلیفه الله که انسان کامل است را تقریر می دارند. چگونه مقام برزخیّت خود، میان حق و خلق را مطرح می فرمایند و شرط قبولی اعمال را معرفت و شناخت خود و حقّ خود از سوی دیگران می شمارند و اینجا حدیث شریف ثقلین به خوبی نمایان می گردد و عبارت شریف توقیع ناحیه ی مقدّسه که می فرماید : لاَ فَرقَ بَینَکَ وَ بَینَهَا إلاَّ اَنَّهُم عِبَادُکَ وَ خَلقُکَ ( مفاتیح الجنان ، فصل اوّل ، در اعمال ماه رجب ) ؛ نیست فرقی بین تو و بین او ( آن ها ) جز این که آن ها بنده و مخلوق تو هستند، تجلّی غایت این رابطه ی وجودی و واسطه ی الهی است.
* ببینیم چه قدر این احادیث روی حساب پیاده شده است و چه قدر فهم و ادراک آن ها دشوار و سنگین است که امام جعفر صادق علیه السّلام می فرمایند : إِنَّ حَدِیثَنَا صَعبٌ مُستَصعَبٌ ... (اصول کافی ، ج 1 ، کتاب الحجّه ، بابٌ فیما جاء أنّ حدیثهم صعبٌ مستصعب ، ح 3 ، ص 282 ) ؛{ این است و جز این نیست} همانا حدیث ما دشوار و بسیار دشوار است .
این اصول و معارف و اعتقادات سنگین شیعه را هیچ کس غیر از شیعه اثنی عشری نمی تواند حمل کند و بفهمد.
این اعتقادات سنگین مخصوص و محمول مذهب حقّه ی شیعه ی اثنی عشری است که قائل به امامت و ولایت دوازده انسان کامل صاحب عصمت علیهم السّلام بعد از نبوّت ختمیّه ی حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم می باشند. وجود با برکت حضرت عصمه الله الکبری و حجّه الله علی الحجج فاطمه زهرا علیها السّلام هم در جایگاه أمّ ابیها و زوجه الوصی و أمّ الأئمّه علیهم السّلام نورٌ علی نور است و به فرموده شرط یازدهم کلمه ی لا إله إلاّ الله، حضرت امام حسن عسکری علیه السّلام : نَحنُ حُجَجُ اللهِ عَلَی خَلقِهِ وَ جَدَّتُنَا فَاطِمَه حُجَّهٌ عَلَینَا (شرح فَصِّ حِکمَهٍ عِصمَتِیَّهٍ فِی کَلِمَهٍ فَاطِمِیَّهٍ ، ص 159) ؛ ما حجّت های خدا بر آفریدگانش هستیم و مادر ما فاطمه حجّت بر ماست.
اصول کافی ؛ ثقه الإسلام محمّد کُلینی رحمه الله ، ترجمه ی صادق حسن زاده ، قم ، انتشارات قآئم آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم ، طبع چهارم ، 1387
تفسیر سوره حمد؛ امام سیّد روح الله موسوی خمینی رحمه الله ، تهران ، مؤسّسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی رحمه الله ، طبع نهم ،1384
شرح فَصٍ حِکمَهٍ عِصمَتِیَّهٍ فِی کَلِمَهٍ فَاطمِیَّهٍ ؛ علاّمه حسن حسن زاده آملی ، قم ، انتشارات نثرطوبی ، طبع سوم ، 1382
مفاتیح الجنان ؛ شیخ عبّاس قمی رحمه الله
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دسته بندی موضوعی
دوستان