أسماء حسنای حق متعال
بسم الله الرّحمن الرّحیم
عنوان : حقیقت و صورت باطن نماز / شماره ی 5
موضوع : أسماء حسنای حق متعال ؛
عَن اَبِی عَبدِاللهِ علیه السّلام فِی قَولِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ : وَ للهِ الاَسمَآءُ الحُسنی فَادعُوهُ بِهَا . قَالَ : نَحنُ وَ اللهِ الاَسمَآءُ الحُسنی الَّتِی لاَ یَقبَلُ اللهُ مِنَ العِبَادِ عَمَلاً إِلاَّ بِمَعرِفَتِنَا ( اصول کافی ، ج 1 ، کتاب التّوحید ، بابٌ النّوادر، ح 4 ، ص 306 ) ؛ امام صادق علیه السّلام راجع به فرمایش خدای گرامی و شکوهمند که : نام های نیک به خدا اختصاص دارد پس او را با آن ها بخوانید ( سوره اعراف ، آیه 81 ) فرمود : به خدا سوگند ؛ آن نام های نیک ماییم که خداوند کرداری را از بندگان نپذیرد مگر این که (به) شناخت ما باشد .
این روایت امام جعفر صادق علیه السّلام بیانگر مقام برزخیّت پیغمبر و آل پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم میان حق و خلق می باشد که پذیرش یا ردّ اعمال انسان، به معرفت و شناخت هر کس بر اساس سعه ی وجودی خودش از این بزرگواران علیهم السّلام است. به مَثَل، معرفت این انوار مستأثره علیهم الصّلوه و السّلام به عنوان گذرنامه ی هر انسان برای پرواز از فرودگاه نشئه ی طبیعت به سوی عروج گاه نشئه ی آخرت و رسیدن به معارج و مدارج و مَقامات و مُقامات الهی و عرفانی است.
گذرنامه و مدرک تأیید تحصیلات علمی و عملی انسان در کلاس های درس، در مقاطع عادی و عالی انسان سازی، خودسازی و تحصیل و تهذیب، مشروط به معرفت پیغمبر و آل پیغمبر صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین و شناخت حقّ ایشان است و شرط قبولی در این مقاطع خودسازی که زندگی مادّی و معنوی، هر دو را شامل می شود، اعتقاد راسخ در توحید و نبوّت و امامت و ولایت می باشدکه همه ی فروع دین وابسته به اصول دین است و همه ی اصول دین وابسته به اصل اصیل توحید است و کلمه ی توحید ؛ کلمه ی لا إله إلاّ الله است و در حدیث قدسی است که : کَلِمَهُ لاَ إلَهَ إلاّ اللهُ حِصنِی فَمَن دَخَلَ حِصنِی اَمِنَ مِن عَذَابِی همچنین وِلاَیَهَ عَلِیِّ بنِ اَبِی طَالِب حِصنِی فَمَن دَخَلَ حِصنِی اَمِنَ مِن عَذَابِی .
جناب عالم آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم حضرت امام علی بن موسی الرّضا علیهما السّلام در حدیث شریف و ثقیل سلسله الذّهب می فرمایند : کَلِمَهُ لاَ إلَهَ إلاّ اللهُ حِصنِی فَمَن دَخَلَ حِصنِی اَمِنَ مِن عَذَابِی ، بعد از طی مسیر کوتاهی می فرمایند : بِشَرطِهَا وَ اَنَا مِن شَرطِهَا {یا بِشَرطِهَا وَ شُرُوطِهَا وَ اَنَا مِن شُرُوطِهَا}(مفاتیح الجنان ، بخش مربوط به امام رضا علیه السّلام) .
*آقا جان امام رضا علیه السّلام کلمه لا إله إلاّ الله را منوط به شروطی فرمودند و عرضه داشتند من هم از این شروط می باشم. به عبارتی توحید و ولایت را توأمان با هم بیان فرمودند که لازم و ملزوم، بلکه مکمّل یکدیگرند و خودشان را به عنوان هشتم شرط این کلمه ی توحید و به عنوان شرط هشتم ولایت معرّفی نمودند.
بر این اساس می توان به این نتیجه رسید که شرط اوّل کلمه ی لا إله إلاّ الله ولایت و امامت حضرت وصی امیرالمؤمنین امام علی علیه السّلام است . شرط دوم امام حسن مجتبی علیه السّلام، شرط سوم سیّدالشّهداء امام حسین علیه السّلام، ... شرط هشتم امام علی بن موسی الرّضا علیه السّلام تا شرط دوازدهم حضرت بقیّه الله الأعظم م ح م د حجّه بن الحسن العسکری عجّل الله تعالی فرجه الشّریف و صلوات الله و سلامه علیه و علی آبائه و أمّهاته می باشد. لذا می توان بین دو حدیث قدسی و حدیث سلسله الذّهب به خوبی جمع نمود و نتیجه گیری کرد که توحید و ولایت با هم اند و از هم جدا نمی شوند و نبوّت مقام برزخیّت این دو اصل اصیل می باشد.
* همان طورکه؛ وِلاَیَهَ عَلِیِّ بنِ اَبِی طَالِب حِصنِی ... ، وِلاَیَهَ حَسَنِ بنِ عَلِی حِصنِی ... وِلاَیَهَ حُسَینِ بنِ عَلِی حِصنِی ... إلی وِلاَیَهَ م ح م د بنِ الحَسَنِ العَسکَرِی حِصنِی فَمَن دَخَلَ حِصنِی اَمِنَ مِن عَذَابِی .
این جا آن فرمایش امام جعفر صادق علیه السّلام تحقّق بیشتری می یابد که : نَحنُ وَ اللهِ الاَسمَآءُ الحُسنی الَّتِی لاَ یَقبَلُ اللهُ مِنَ العِبَادِ عَمَلاً إِلاَّ بِمَعرِفَتِنَا ( اصول کافی ، ج 1 ، کتاب التّوحید ، بابٌ النّوادر، ح 4 ، ص 306 ) ؛ به خدا سوگند ؛ آن نام های نیک ماییم که خداوند کرداری را از بندگان نپذیرد مگر این که (به) شناخت ما باشد .
و این جا آن فرمایش حضرت ولی عصر صاحب الأمر بقیّه الله الأعظم عجّل الله تعالی فرجه الشّریف که بیان رابطه ی حقیقی میان توحید و ولایت است کاملاً متجلّی می شود که : لاَ فَرقَ بَینَکَ وَ بَینَهَا إلاَّ اَنَّهُم عِبَادُکَ وَ خَلقُکَ ( مفاتیح الجنان ، فصل اوّل ، در اعمال ماه رجب ) ؛ نیست فرقی بین تو و بین او ( آن ها ) جز این که آن ها بنده و مخلوق تو هستند.
این عبارات و الفاظ عالی و در عین حال سنگین، جز از لسان انسان کامل صاحب عصمت نمی تواند منشاء شود و غیر معصوم را یارای تقریر و تحریر چنین عباراتی با فصاحت و بلاغت و ثقالت اصیل و نیز یارای تبیین حقیقت آن نمی باشد.
چنان که در حدیث آمده است : امام محمّد باقر علیه السّلام فرمود که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند : إِنَّ حَدِیثَ آلِ مُحَمَّدٍ صَعبٌ مُستَصعَبٌ لاَ یُؤمِنُ بِهِ إِلاَّ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ اَو نَبِیٌّ مُرسَلٌ اَو عَبدٌ امتَحَنَ اللهَ قَلبَهُ لِلإِیمَانِ ...( اصول کافی ، ج 1 ، کتاب الحجّه ، بابٌ فیما جاء أنّ حدیثهم صعبٌ مستصعب ، ح 1، ص280 ) ؛ { این است و جز این نیست}همانا حدیث خاندان محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم دشوار و بسیار سنگین است که جز فرشته ی مقرّب یا پیامبر مرسل یا بنده ای که خداوند دلش را برای ایمان آزموده است، به آن ایمان نمی آورد. همچنین امام جعفر صادق علیه السّلام فرمودند : إِنَّ حَدِیثَنَا صَعبٌ مُستَصعَبٌ ... ( همان مأخذ ، ح 3 ، ص 282 ) ؛ همانا حدیث ما دشوار و بسیار دشوار است .
خداوند توفیق فهم آیات و روایات را به همگان عطا فرماید. الهی آمین
ادامه دارد ...
اصول کافی ؛ ثقه الإسلام محمّد کُلینی رحمه الله ، ترجمه ی صادق حسن زاده ، قم ، انتشارات قآئم آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم ، طبع چهارم ، 1387
مفاتیح الجنان ؛ شیخ عبّاس قمی رحمه الله
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دسته بندی موضوعی
دوستان