بسم الله الرّحمن الرّحیم
عنوان : حقیقت و صورت باطن نماز / شماره ی 2
موضوع : بسم الله الرّحمن الرّحیم در هر سوره و برای هر قول و فعل ؛
بدان که اهل معرفت، بسم الله هر سوره را متعلّق به خود آن سوره دانند. و از این جهت در نظری، بسم الله هر سوره را معنایی غیر از سوره دیگر است؛ بلکه بسم الله هر قائلی در هر قول و فعلی با بسم الله دیگرش فرق دارد ( تفسیر سوره حمد ، ص 3 ) .
محتمل است که بسم الله در هر سوره متعلّق به خود آن سوره باشد مثلاً بسم الله سوره مبارکه حمد متعلّق به حمد است و این مطابق ذوق عرفانی و مسلک اهل معرفت است ( تفسیر سوره حمد ، ص 17 ) .
بنابراین احتمال معنی بسم الله در نظر کثرت، در هر سوره و هر قول و فعلی مختلف است؛ و فقها گفته اند بسم الله برای هر سوره تعیین باید بشود؛ و اگر برای یک سوره بسم الله گفته شد، سوره دیگر را با آن نتوان ابتدا کرد( تفسیر سوره حمد ، ص 18).
ما عرض کردیم یکی از احتمالات این است که بسم الله ای که در هر سوره ای هست، متعلّق باشد به خود آن سوره، به آن چیزی که در آن مناسب است ( تفسیر سوره حمد ، ص 111 ) .
بسم الله الرّحمن الرّحیم هر سوره، متعلّق به خود همان سوره می باشد. بسم الله هر سوره بر اساس مفهوم عبارات، دستورات و احکام هر سوره می تواند معنا شود. چه این که هر سوره، خصوصیات و عبارات خاصّ به خود دارد. در کتب فقهی هم آمده است که در نماز بعد از سوره حمد، اگر شخص بسم الله گفت و خواست سوره ای را بخواند، سپس نظرش معطوف به سوره دیگری شد، باید مجدّداً بسم الله را بگوید تا سوره ای را که می خواهد بخواند به صورت کامل باشد یعنی همراه با بسم الله الرّحمن الرّحیم مخصوص همان سوره باشد. مگر سوره توحید و سوره کافرون که هرگاه شخص بعد از سوره حمد اراده کرد یکی از این دو سوره را بخواند، و بسم الله آن را هم گفت، دیگر نمی تواند سوره را عوض نماید و سوره دیگری را بخواند.
عاقل را اشاره کافی است. درست است این دستور در مورد سوره اخلاص و سوره جهد وارد گشته است امّا با توجّه به فرمایش حضرت امام رحمه الله که؛ اهل معرفت بسم الله هر سوره را متعلّق به خود آن سوره دانند و ...، از جهتی و به معنایی می توان این حکم مربوط به این دو سوره را به سایر سُوَر تسرّی داد چه این که در فقه در مورد نماز، دستوری را علماء ارائه فرمودند که ذکر گردید. از طرفی هم این اهل معرفت که حضرت امام رحمه الله به آن هااشاره فرمودند، افرادی از اولیاء الله هستند که در مسیر صراط مستقیم پیغمبر و آل پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم قدم نهادند و برای فهم و ادراک آیات الهی و فرمایشات این بزرگواران علیهم السّلام زحمات و تلاش های فراوانی را کشیدند و سختی های زیادی را به جان خریدند تا توانستند به اندازه ی وعاء و ظرفیت وجودی نفس ناطقه ی خود، به اصول و امّهاتی در زمینه ی عرفان نظری و عملی و عرفان اصیل اسلامی که همان مسیر انسانی و الهی محمّد و آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم است، برسند و به فهم دقائق و لطائف و اسرار آیات و روایات بنا بر ظرفیت وجودی خود نائل شوندتا این که به مقامات انسانی و الهی، رسیدند و حقائق و لطائفی را چشیدند که به فرموده حضرت امام رحمه الله : بافته نیست، یافته است ( تفسیر سوره حمد ، ص 109 ) .
ایشان همچنین فرمودند : بلکه بسم الله هر قائلی در هر قول و فعلی با بسم الله دیگرش فرق دارد( تفسیر سوره حمد ،ص 3 ).
این مطلب شاید به نحوی بر اساس حالات هر انسان باشد که در هر لحظه با لحظه ی قبل فرق دارد. چرا که براساس حرکت جوهری و تجدّد امثال، صورت آدم بلکه صورت عالم دم به دم و آن به آن در حال تغییر و تحوّل است و لحظه ی قبل با لحظه ی بعد فرق دارد و همه ی موجودات عالم و عوالم وجودی بی کران، آن به آن در حال تکامل و طی کردن مسیر سیر استکمالی خود می باشند. آن قدر این حرکت و تحوّل و تجدّد امثال سریع انجام می شود که ما خود و موجودات پیرامون خود را ثابت می بینیم. امّا در واقع بر اساس حرکت جوهری و تجدّد امثال که در فلسفه و عرفان از طریق نقل و عقل ثابت شده اند، همه چیز آن به آن در حال تغیّر، تحوّل، تحرّک و تجدّد است.
به مَثَل شخصی در کنار جوی آبی زلال ایستاده باشد که تصویر خود را در آب مشاهده می کند. هر لحظه که او تصویر خود را مشاهده می کند، این ثبات تصویر او بر اساس جریات آبی است که دائماً از نقطه ای به نقطه ی دیگر انتقال می یابد و آب جدید جای آب قبلی را می گیرد. ولی شخص تصویر خود را ثابت می بیند حال این که به یقین می داند که در هر لحظه این آب، غیر از آب قبلی است که رفته. آن قدر این حرکت و تجدّد سریع انجام می گیرد که شخص تصویر خود را در آب ثابت و واضح بدون هیچ تغییر و تبدّل می یابد.
این مطلب را می توان به جمله ی حضرت امام رحمه الله تسرّی داد که (( بسم الله هر قائلی در هر قول و فعلی با بسم الله دیگرش فرق دارد)) .
هر قائلی در هر لحظه بر اساس حرکت جوهری و تجدّد امثال، غیر از قائل قبلی می باشد و چون شخص در آغاز و ادامه و انجام حیات خویش، یعنی زنده ماندن خود اختیار و استقلالی ندارد، لذا باید هر لحظه از حقیقت وجودی عالم استمداد استعانت نماید و برای هر قول و فعلی بسم الله مخصوص بگوید و اگر آن را به زبان نمی آورد در ذهن و خیال خود بسم الله را بگوید.
این مطلب در اعمال و اقوال و آثار عارفان اصیل و علمای بالله به خوبی مشهود است. چرا که آنان اصلاً برای خود استقلال وجودی ای را متصوّر نیستند. لذا آن به آن از حیّ مطلق و قیّوم مطلق نظام هستی، استمداد استعانت و یاری در تمامی امور خود را می نمایند چرا که آغاز همه چیز را از او می دانند و می بینند و انجام همه چیز را نیز به او می دانند و می بینند که :
هُوَ الْأوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ( سوره حدید ، آیه 3 ) ؛ اوست اوّل وآخر و ظاهر و باطن و او به هر چیزى داناست .
زبان شان مترنّم به این ذکر شریف است که : یا حیّ و یا قیّوم یا لا إله إلاّ أنت . و با تأسّی به خاتم الأوصیاء امام العارفین امیرالمؤمنین علی وصی علیه السّلام می گویند : مولای یا مولای أنت المولی و أنا العبد ... أنت الحیّ و أنا المیّت ( مفاتیح الجنان ، مناجات امیرالمؤمنین علیه السّلام در مسجد کوفه ) .
این مناجات انسان کامل صاحب عصمت علیه السّلام است که هرگز سخن گزاف و عبث بر زبان جاری نمی سازد. بلکه بر اساس قوّه ی نوریّه ی عصمت هرگز فکر و خیال خطا و گناه نکرده و سهو و نسیان به وجود با برکت او راه پیدا نمی کند. او همان کسی است که عرفان اصیل اسلامی را در خطبه ها و نامه ها و حکمت های نهج البلاغه اش که گوشه ای از فصاحت و بلاغت و عرفان امیرالمؤمنین علیه السّلام است، به خوبی می توان یافت.
غرض ؛ چون ذات شخص هر لحظه در حال تغیّر و تحوّل است و به عبارتی آن به آن می میرد و زنده می شود، برای رسیدن به حیات جاویدان که لقاء الله است، در نشئه ی طبیعت باید خود را درست بسازد تا در نشئه ی آخرت برای إلی الأبد زنده باشد. آیه شریفه ی إِیَّاکَ نَعبُدُ وَ إِیَّاکَ نَستَعِینُ ( سوره حمد ، آیه 5 ) ؛ تنها تو را مى پرستیم و تنها از تو یارى مى جوییم ، در سوره ی حمد بیانگر این حقیقت وجودی و قانون نظام هستی است که یا حیّ و یا قیّوم یا لا إله إلاّ أنت ؛ إیّاک نعبد و إیّاک نستعین ؛ و در برخواستن از رکعات نماز می گوید : بحول الله و قوّته أقوم و أقعد ، چون استقلال وجودی برای خود نمی بیند و هر حول و قوّه ای را از خدا می داند که : لاَ مُؤَثِّرَ فِی الوُجُودِ إِلاَّ الله .
لذا از او استمداد کمک و یاری می نماید و چون انسان در طول روز بر اساس ضرورت باید در اجتماع حاضر شود و برای به دست آوردن روزی حلال تلاش نماید، و به خاطر تهیّه ی لوازم و اسباب زندگی و رفاه حال خانواده باید با دیگران مراوده و ارتباط داشته باشد و چون حقیقت و باطن دنیا فریبنده و به منزله ی جهنّم است و غفلت می آورد و نفس انسان به طبع به تَبَع دنیا و ظاهر زیبای آن دل می بندد، لذا واجب شده که انسان در طول روز در پنج نوبت نمازهای واجب را اقامه نماید و از واجبات هر نماز قرائت سوره مبارکه حمد است که آیه شریفه ی (( إیّاک نعبد و إیّاک نستعین )) هم در آن تجلّی نموده است.
ادامه دارد ...
تفسیر سوره ی حمد؛ امام سیّد روح الله موسوی خمینی رحمه الله ، تهران ، مؤسّسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی رحمه الله ، طبع نهم ،1384
مفاتیح الجنان ؛ شیخ عبّاس قمی رحمه الله
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دسته بندی موضوعی
دوستان