امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف گم و غایب نشده است ما گم شدیم و محجوب گشتهایم.
مرحوم حاج اسماعیل دولابی در خانوادهای مذهبی در محله دولاب [واقع در جنوب شرق تهران] متولد شدند. پدر بزرگوارشان معتمد محل و منزل ایشان همواره پذیرای علماء، بزرگان و مفاخر علمی بود. محمد اسماعیل در جوانی به شغل کشاورزی اشتغال داشت و از ابتدای جوانی آثار لطف و عنایت حق به ایشان نمایان بود.
جذبه محبّت پیوسته دلیل ایشان گشته و عشق به اهل بیت علیهم السلام این محّب صادق را با مشاهد مشرّفه و مجالس اهل بیت علیهم السلام مأنوس ساخته و با دوستان این راه آشنا نموده بود که از جمله آن ها مرحوم آیت اللّه سیّد محمّد شریف شیرازی، مرحوم آیت اللّه شاه آبادی، مرحوم آیت اللّه شیخ محمّد تقی بافقی و مرحوم آیت اللّه شیخ غلامعلی قمی بودهاند. و بیش ترین انس ایشان با مرحوم محمد جواد انصاری بود.
در بهمن ماه سال 1381 روح ملکوتی حاج محمّد اسماعیل دولابی کالبد خاکی خویش را رها نموده و جوار قرب حضرت دوست را مأوا برگزیده است.[1]
حاج اسماعیل و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
از ایشان سوال شد که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف غایب است یعنی چه؟ ایشان در پاسخ فرمود:
"بچه دستش را از دست پدر رها کرده و گم شده می گوید: پدرم گم شده است. ما مثل بچهای هستیم که پدرش دست او را گرفته است تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور میکنند.
بچه جلب ویترین مغازهها میشود و دست پدر را رها میکند و در بازار گم میشود و وقتی متوجه میشود که دیگر پدر را نمیبیند، گمان میکند پدرش گم شده است. در حالی که در واقع خودش گم شده است.
انبیاء و اولیاء پدران خلق اند و دست خلائق را میگیرند تا آنها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند. غالب خلائق جلب متاعهای دنیا شدهاند و دست پدر را رها کرده و در بازار دنیا گم شدهاند.
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف گم و غایب نشده است ما گم شدیم و محجوب گشتهایم. امام غایب نیست، تو نمی بینی آقا را. او حاضر است. چشمت رو که اسیر دنیا شده اگر از دنیا دست بردارد، آقا را می بیند. خلاصه نگو آقا غایب است. تو نمی بینی."[2]
انتظار و منتظر بودن نزد ایشان معنای خاصی دارد. حاج اسماعیل دولابی انتظار را اینگونه تبیین می کند:
"نه انتظار ما طوری است که آن ها پهلوی ما بیایند و نه حرکت ما جوری است که ما به آن طرف برویم و آن ها را ببینیم اگر به راستی منتظری چرا لاغر و خانه نشین نشده ای؟
به محض این که حقیقتآ منتظر بشوی او رسیده است آیا خوب است آدم این قدر بی رگ باشد؟
اگر انتظار داری باید غم دنیا برود حتی اگر خود امام هم دیر آمد با او دعوا نکنی و هی نگویی عجّل. البته طلب تعجیل ظهور برای افراد مبتدی خوب است ولی بالاتر از آن هم هست و آن وقتی است که از تقلای خودت مأیوس شدی و در خانه ات نشستی و چشم و گوش به درماندی.از آن بالاتر وقتی است که منتظر در هم نیستی و از آن هم مأیوس شدی.
چنین فردی خود حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف پهلویش نشسته اند و همه ملائکه نگاهش می کنند کسی که می تواند خدمت حضرت برسد ولی معرفت حضرت چنان همه وجودش را پر کرده است که می تواند طاقت بیاورد و در خدمت ایشان نرود چنین کسی به حضرت«ع»راه دارد.او می بیند که دلش تا دیروز غنچه بود در خودش فرو رفته و بسته و گریان ولی امروز باز و شکفته شده و عطر آن همه وجودش را گرفته است از اینجا می فهمد که آقا تشریف آورده اند.
ما سه دسته منتظر داریم:
1. کسی که از دور زیاد یاد امام میکند و انتظار دیدار او را میکشد تا علایم و آثاری از امامش ببیند، که فرمودهاند: اَفْضَلُ الْاَعْمالِ اِنْتِظارُ الْفَرَجِ؛ برترین کارها انتظار فرج است؛
2. کسی که آثار و جای پا و جلوهای از امام را دیده است، که فرمودهاند: فَاِنَّ ذلِکَ فَرَجُکُمْ[3]؛ پس به درستی که فرج امام زمان علیهالسلام فرج خود شماست. یعنی انتظار و دعا کردن برای خود شما فرج و گشایش میآورد؛
3. اگر انتظار کامل شود و محبت به حد کمال برسد، طوری میشود که حضرت را در ظاهر ببیند یا نبیند، در یقین او اثر ندارد؛ بلکه در همه وقت [حضرت را] با قلب خود مشاهده میکند؛مثل پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و اویس قرنی که به ظاهر اصلاً یکدیگر را ندیدند، اما هرگز از هم جدا نبودند.
امام سجاد علیه السلام میفرماید: اِنَّ اَهْلَ زَمانِ غَیْبَتِهِ اَفْضَلُ اَهْلِ کُلِّ زَمانٍ لِاَنَّ اللهَ آتاهُمْ مِنَ الْعَقْلِ وَ الْفَهْمِ وَ الْمَعْرِفَةِ حَتّی صارَتِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشاهَدَةِ[4]؛ منتظرین واقعی در زمان غیبت برتر از مردم تمامی زمانها هستند؛ زیرا آن قدر از جانب خدا عقل و فهم و معرفت پیدا کردهاند که غیبت و شهود برای آنها فرق نمیکند.[5]
در روایتی آمده است که: "یحکم بحکم داوود"[6]؛ یعنی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با حکم حضرت داوود علیه السلام حکم می کند.
حاج اسماعیل در این باره می فرماید:
"در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در روایات آمده است که یحکم بحکم داوود. حضرت داوود حکم غیبی صادر می کرد و به شواهد و ادلّه وابسته نبود .
در زمان حضرت داوود شخص فقیری مدت ها از خداوند رزق حلالی می طلبید . روزی گاوی در خانه او را شکست و داخل شد . او هم بر این اساس که دعایش مستجاب شده است گاو را سربرید و گوشت آن را کباب کرد و با خانواده اش خوردند .
صاحب گاو که به دنبال گاوش می گشت فهمید که آن شخص فقیر گاو را کشته و مصرف کرده است .
او را نزد حضرت داوود برد و حضرت داوود از آن شخص فقیر علّت کارش را پرسید : او هم گفت من هفت سال بود که دعا می کردم خدا رزق حلالی مرحمت کند ، وقتی گاو در را شکست و داخل شد به خود گفتم دعایم مستجاب شده است ؛ لذا آن را سر بریدم و با خانواده ام خوردیم .
حضرت داوود به صاحب گاو فرمود : از شکایتت صرف نظر کن ، صاحب گاو عصبانی شد و اعتراض کرد که این چه نحو قضاوت کردن است .
حضرت داوود به او فرمود : علاوه بر آن ، نصف دارائیت را هم به او بده . صاحب گاو هم به شدت برآشفت . حضرت داوود فرمود : تمام دارائیت را به او بده . در بین مردم در اثر این حکم سر و صدا بلند شد .
حضرت داوود همراه با مردم بر سر قبر پدر کسی که گاو را کشته بود حاضر شد و او را زنده کرد و علت مرگش را از او جویا شد . او گفت پدر این صاحب گاو غلام من بود . او مرا کشت و تمام دارائیم را هم تصاحب کرد.
در نتیجه روشن شد علاوه بر این که تمام دارائی صاحب گاو متعلق به آن شخص فقیر است، خود صاحب گاو و فرزندانش هم بچه های غلام پدر او هستند و متعلق به او می باشند ، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم این گونه حکم می کند.
________________________________________
پی نوشت ها :
[1] سایت تبیان
[2] امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در کلام اولیای ربانی
[3] کمال الدین صدوق ,ج 2,ص 485.
[4] بحار الانوار، ج36، ص 387.
[5] طیب، مهدی، مصباحالهدی،ص 320.
[6] بحار الأنوار : 256/46 .
منابع:
بحار الانوار
مصباح الهدی
امام زمان در کلام اولیای ربانی
تهیه و فرآوری : احمد اولیایی ، گروه حوزه علمیه تبیان
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دسته بندی موضوعی
دوستان