مسیر عرفان نظری و عرفان عملی
ما در عرفان عملی دستورالعملی جز قرآن نداریم و روایات و ادعیه ای که از اهل بیت عصمت علیهم السّلام صادر شده، همه رشته هایی هستند که از دریای بیکران قرآن کریم منشعب می شوند، همه مرتبه ی نازله ی قرآن اند، بدن قرآن اند و روح همه ی آن ها خود قرآن است؛ وزان روایات با قرآن، وزان بدن انسان با روان انسان است. همان طور که بدن مرتبه ی نازله ی روان است، روایات و جوامع روایی، رتبه ی نازله ی قرآن مجیداند، آن چه را که اهل بیت عصمت علیهم السّلام فرموده اند همه از قرآن منشعب شده است، دستورالعملی جز قرآن نداریم .
این سخن من ناشی از یک تأثّر مذهبی صرف نیست، سخنی است سنجیده و آزموده، چه این که امروز درب کتابخانه های بزرگ دنیا بر روی محققان گشوده است و آنان می توانند منابع معارف بشری را بکاوند. به راستی اگر معارفی فراتر از معارف قرآنی وجود دارد معرّفی کنند، زیرا ما هر چه بیش تر گشتیم کم تر یافتیم .
در عرفان نظری و عرفان عملی، گفتاری بالاتر و ارزشمندتر از گفتار پیغمبر خاتم و آل او صلوات الله علیهم اجمعین پیدا نمی کنیم، آن چه را که یک فرد انسان در خوراک جان و روان خود برای قرب الی الله نیاز دارد، در قرآن و کلام معصومان علیهم السّلام نهفته است .
قرب یعنی اتّصاف به اوصاف ربوبی و تخلّق به اخلاق ملکوتی، یعنی انسان در مسیر تکاملی خود علماً و عملاً رشد پیدا کند و به جایی برسد که متّصف به اوصاف ربوبی بشود، البتّه مراتب محفوظ است « والذین اوتوا العلم درجات» عالی ترین مرتبه این است که یک انسان به فعلیت تامّه اش برسد و انسان کامل شود و هر انسان به اندازه ی سعه ی وجودی خود و به مقدار قرار گرفتنش در مسیر کمال انسانی، اهل نجات خواهد بود.
در آسمان معرفت/ زندگی نامه حضرت علاّمه طباطبایی/ ص 49-48
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دسته بندی موضوعی
دوستان