براى انسان ـ به تناسب وجودش که داراى جسم و روح مىباشد ـ دو نوع لباس است .
یک نوع لباس جهت جسم که از موادّ طبیعى بافته مىشود و نوع دیگر لباسى براى روح و باطن که از حقایق عالى و حسنات اخلاقى و صفات الهى و اسرار عرشى ساخته مىگردد .
لباس ظاهر براى زینت و پوشش جسم و حفظ عیوب بدن و لباس باطن براى زیبایى روح و حفظ جان از خطرات نفس امّاره و شیاطین جنّى و انسى است .
انسانى که عارى از لباس ظاهر است ، منظرهاى کریه و صورتى بدنما دارد و هیولایى زشت است و تمام مردم با خفّت و خوارى به او نظر کرده و وى را یا مجنون یا انسانى بىحیا مىدانند .
به همین نسبت ، انسانى که عارى از لباس باطن است ، سماواتیان و اهل دل و عارفان بیدار ، او را بسیار زشت دیده و گویى درون او را هم چون جنگلى پر از حیوانات وحشى و درنده مىنگرند .
انسان به همانگونه که براى پوشش ظاهر خود ، دست به انواع فعّالیتهاى مادّى مىزند و براى آرایش ظاهر خود به وسیله لباس از انواع محصولات طبیعى استفاده مىکند و عریان بودن ظاهر را از لباس براى خود بسیار زشت مىداند ، باید براى لباس معنوى خود بیش از آنکه براى ظاهر خود مىکوشد ، تلاش کند .
* جسم در میدان حیات انسان به منزله مَرکب و روح عالى انسانى ـ که از عالم الهى است ـ به منزله راکب است .
جسم براى انسان به منزله یک نقطه محدود بیش نیست ، ولى روح براى انسان عالَمى است بىمنتها و جهانى است گستردهتر از جهان ظاهر .
فعّالیت انسان براى جسم باید در حدّ عفاف و کفاف و در محدوده قناعت باشد ، ولى براى عظمت و اعتلاى روح باید حریصانه کوشید و تا لحظه آخر عمر به دریا دریا سرمایه معنوى قناعت نکرد .
چه بدبخت و بیچاره و پستاند آن آدمیان و انسانهایى که در امور معنوى به حداقل برنامه و گاهى به کمتر از حداقل یعنى به نماز و روزه واجب قناعت کرده ، ولى در امور مادّى براى خود مرز توقّفى نمىشناسند !
چون صبح از خواب سنگین جسم برمىخیزند ، براى به دست آوردن ثروت و تکاثر آن ، از تمام وجود مایه مىگذارند و نیمه شب با آنکه در روز بیش از خرج چند سال خود و اهل و عیال خویش را به دست آوردهاند ، بدون آرامش دل، به خانه باز مىگردند و با حرص هرچه تمام به آرزوى رسیدن صبحاند ، تا دوباره به ثروت مادّى هجوم برده و از راه حرام و غصب و سرقت و پایمال کردن حقوق دیگران بر ثروت بیفزایند !!
این گرسنگان سفره مادّى که اگر همه جهان را در اختیار آنان بگذارند ، سیر نمىشوند ، با پر شدن دهان شان از خاکِ گور به قناعت دست مىیابند و آنجاست که دچار حسرت و اندوه فراوان گشته و آرزوى برگشت به دنیا مىکنند ، امّا از طرف حضرت حق به آنان خطاب مىشود که برگشتى براى شما نیست !!
این تهیدستان و حمّالان وِزر و وبال در عالم برزخ ، نگران اموال و ثروت بىکران خود هستند که فعلاً به دست وارثان عیّاش افتاده و آنان با کمال بىرحمى به جان اندوختههاى او افتاده و مشغول خرج کردن ثروت در راه شهوت و شکم و گناه و معصیتاند ! بیچاره در عالم برزخ ، آه از نهاد مىکشد و مىگوید : تمام عمر گرانمایه را خرج به دست آوردن مال و انباشتن ثروت کردم و خود از آن لذّتى نگرفته و اکنون محصول حمّالى و عملگى مرا دیگران صرف عیش و نوش مىکنند و من وزر و وبال آنان را به عنوان کمک کار به اهل معصیت به دوش مىکشم !!
و چه خوشبخت آن انسانهاى بیدار و بینایى که اندکى از وقت را صرف به دست آوردن مال حلال به قدر احتیاج مىکنند و بقیّه وقت را براى اعتلای روح که کلمه حق است مصرف مىنمایند .
زبان حال اینان که در صراط مستقیم حق اند و سیرى جز سیر الى اللّه ندارند و راهى جز راه خدا نمىشناسند و محبوبى جز حضرت اللّه انتخاب نکردهاند (این است ) :
جسمى که دو روز دیگر با یک کفن مىخواهد در جایى تنگ و تاریک و در خانه وحشت منزل بگیرد و خوراک موران و ماران گردد ، چه ارزشى دارد که خارج از حدود مقرّرات الهى براى او کار کرد ؟
منزلى در حدّ نیاز ، خوراکى براى به دست آوردن توان و قدرت ، لباسى براى پوشیدن در زمستان و تابستان و محلّ کسبى براى اداى حقوق جسم و اهل و عیال و خرج کردن در راه خیر براى انسان، کافى است .
به رشد و کمال روح بپردازید ، لباس تقوا براى امروز و فردا فراهم کنید ، ما را پس از این جهان ، عقبات سنگینى است که براى عبور از آن عقبات ، لباس تقوا لازم است .
* فقط به فکر بدن نباشید ، فقط در جمع وسیله براى عیش بدن نکوشید ، شما را براى اداره امور بدن تنها نیافریدهاند ، اگر هدف از خلقت انسان فقط رسیدگى به جسم بود ، انبیاى الهى بر این معنى خبر مىدادند ، دیگر این همه کتاب و حساب و قانون و مقررات و حلال و حرام لازم نبود .
انبیا و امامان علیهم السّلام براى رشد و تعالى عقل و روح و آراسته نمودن انسان به صفات الهى و متخلّق کردن بشر به اخلاق الهى آمدند و اگر در دستورهاى آن بزرگواران که بر اساس وحى است دقّت کنید ، چیزى جز این نمىیابید .
حتّى در دستورهایى که براى حیات جسمى دادهاند سراسر و معنویت و صفا و روحانیت دیده مىشود و اصولاً آراستگى ظاهر از نظر آنان مقدّمه آراستگى باطن است و رسیدگى به جسم و زندگى مادّى براى تقویت حیات روح و زندگى معنوى است .
استاد انصاریان ـ عرفان اسلامی - ج