سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عشق چیه؟ هوس چیه؟ چطوری عشق رو با هوس تشخیص میدین؟

عشق شدت علاقه مندی و دلبستگی است.

عارفان عشق را خاص حق تعالی می دانند، بنابراین آستان عشق بسی فراتر از هوس و غرایز نفسانی است، اغلب دلبستگی زیاد به پدیده های مادی گاهی ریشه در غرایز نفسانی دارد که در این صورت می شود هوس. عشق مکمل دین است و نه مخالف آن، زیرا مقام عشق از نهایی ترین مقامات عرفانی و دینی است که قرآن کریم با عبارت: الذین آمنوا اشد حبا لله. بدان اشاره کرده است. در ادامه مطالب درج شده پاسخ گوی سوالات شما درباره عشق خواهد بود.
اقسام عشق: عشق بر دو گونه است مجازی و حقیقی:
الف) عشق مجازی: در این گونه عشق‏،موضوع عشق ورزی همانا صفات ظاهری و کمالات مشهود و محسوس محبوب است .یعنی کمالات ظاهری محبوب موجب جذب عاشق می شود.
عشق مجازی خود دو گونه است:(دقت شود)
1-عشق حیوانی که در آن عاشق تنها از روی شهوت و هوس معشوق خود را می خواهد و به جنبه های جنسی او نظر دارد.
2-عشق پاک: در این عشق اگر چه نظر عاشق به ظاهر محبوب است، ولی چون ظاهر نماد باطن است و نشان از ذات الهی دارد، خود زمینه ساز عشق حقیقی می شود و مانند پلی عاشق را به سوی عشق حقیقی رهنمون می گردد.
ب ) عشق حقیقى و الهى:
عشق حقیقى عبارت است از قرار گرفتن موجودى کمال‏جو در مسیر جاذبه کمال مطلق، یعنى خداوند متعال، پروردگارى که جمیل مطلق، بى‏نیاز، یگانه، داناى اسرار، توانا، قاهر و معشوق است که همه رو به سوى او دارند و او را مى‏طلبند (احیاء علوم الدین، غزالى، ج 4، ص 283 - 279)
عشق مجازى خود عشق اصلى و اصیلی نیست و از روى تسامح به آن عشق اطلاق مى‏شود. پیروان عرفان، جهان هستى را (از جمله انسان را) مظهر و نشان حضرت حق دانسته، و عشق به مظاهر خداوند سبحان را عشق مجازى در طول عشق به ذات پروردگار مى‏دانند. به قول سعدى:

به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

برای عارف و اهل دل عشق مجازى همچون پل و نردبان به عالم عشق حقیقى است. از آن جا که تمام عوالم هستى و موجودات آن، حضرت حق را نشان مى‏دهند، امورى مجازى به شمار مى‏روند. به همین جهت عشق به آیات الهى، عشقى مجازى قلمداد مى‏شود. اما غیر عارف به خصوص افراد معمولی در عشق زمینی می مانند و نمی توانند آن را وسیله رسیدن به عشق حقیقی قرار دهند.
قابل توضیح اینکه تمام زیبایی های موجود در هستی چه انسانی و چه نباتی و حیوانی ظهور زیبایی ذات الهی است و هیچ موجودی از خویش جمال و زیبایی ندارد، بنابراین کسی که عاشق جمال انسانی می شود، نیز درحقیقت عاشق خداوند شده است، ولی از طریق ظهورات انسانی او.
این عشق نیز عشق به خداوند است با این تفاوت که مرتبه آن پایین تر از کسی است که از مظاهر عبور کرده و عارف به زیبایی و جمال ذات الهی است و به سرچشمه زیبایی ها عشق می ورزد و اهل عرفان و عشق حقیقی حق تعالی است.
ناگفته نماند که جمال خداوند جز از طریق مظاهر او شناختنی نیست، ولی فرق است میان کسی که با دیدن مخلوقات و مظاهر زیبای هستی، غرق در جنبه های مظهری آنها می شود، نمی تواند از آن عبور کند و اسیر آن می شود، و کسی که در اثر عرفان ذات هستی، قدرت عبور از چهره های ظاهری و دیدن جمال حق تعالی از پی هر چهره ای را دارد و در اثر شناخت و اعتقاد توحیدی، توجه کامل او به خداوند است و هر زیبایی را اثر جمال حق می داند و دائم بنده واسیر حق تعالی است.
اهل حیات طبیعی و دنیا اهل احساس اند و عشقشان نیز احساسی و جسمانی است و چون حیات عقلانی را در خویش احیا نکرده اند، توان عبور از این عشق و راهیابی به عشق حقیقی را ندارند، اما اهل دل و عرفان چون از حیات عقلانی عبور کرده اند و عقلانیت خویش را احیا نموده اند، توان تبدیل هر عشقی را به عشق محبوب عالم دارند، برای آنها که به توحید راه یافته اند، عشق نیز وحدت می یابد و هر عشقی به عشق خداوند باز می گردد.
عشق مجازى باید به عشق حقیقى بر گردد تا ارزش پیدا کند و عاشق از رهگذر کمالات محسوس به کمال مطلق رهنمون گردد. و اگر در همان متوقف گردد جز انحراف هیچ نخواهد بودو سد راه کمال آدمی می گردد. زیرا عشق ما بر معشوق راستین متمرکز است و به هر آن چه که از اوست و بوى او را مى‏دهد و نشانه اوست عشق مى‏ورزیم. ازاین‏رو توقف در این عشق هر چند بهتر از نداشتن عشق است، ولى نتایج عشق حقیقى و راستین را ندارد.
هر عشق و محبتى که از این دو مقوله خارج باشد عشق نیست بلکه شهوت و غریزه زیستی است در واقع آفتى است که به رنگ عشق درآمده و زایل شدنى است. به طورى که در برهه‏اى از عمر انسان(عشق کاذب شهوانى بیشتر در سنین جوانى رخ داده و گاهى همچون آتشفشان، جلوه می کند که بایستى از آن به خاطر اثرات مخرب و ویرانگرش پرهیز نمود) این عشق بعد از سپرى شدن آن دوره رخت برمى‏بندد و بر زیر خاکسترهاى آن خرابى و فساد شدیدى باقى خواهد ماند. جداى از مورد عشق کاذب و دروغین این امکان هست که در یک انسان، هم عشق مجازى باشد و هم عشق حقیقى، اما چینش و نحوه قرارگیرى این دو، به صورت طولى مى‏باشد، یعنى توجه اولى به عشق مجازى است ولى هدف نهایى متوجه عشق حقیقى (خداوند متعال) است و همان طور که ذکر شد درنگ و توقف در عشق مجازى رهزن و بازدارنده از رشد و تعالى مى‏باشد.
تنها آن عشق مجازى که در دل جاى دارد، مى‏تواند پلى براى رسیدن به عشق الهى باشد. عاشق باید به منشأ کمال و حسن معشوق توجّه کند و دیدگاه خود را به آن معطوف دارد و معشوق مجازى را «نمادى» از معشوق حقیقى خویش تلقى کند و او را جلوه‏اى از جمال و کمال او بداند.
اگر در عشق مجازى، عاشق همواره به این حقیقت واقف شود که معشوق او «مجازى» است و تنها براى راهبرى او به «عشق برتر و برین» است، مى‏تواند از این عشق گذر کرده و به عشق حقیقى و الهى برسد؛ امّا اگر نگاه خویش را بر همان معشوق مجازى محدود سازد و جان و دلش محدود و مسخر و مقید وى گردد، هیچ‏گاه نمى‏تواند از او گذر کند و به معشوق حقیقى دست یابد. علاوه بر این؛ همواره بکوشد و دقّت نماید که هنگام برخورد با معشوق مجازى، به یاد معشوق حقیقى افتد و با نگاه او، هجران معشوق اصلى را یاد آورد؛ مانند عشق یعقوب به پسرش یوسف: هرگاه که یعقوب، یوسف را به «چشم سر» مى‏دید، به «چشم سرّ» در مشاهده حق بود و چون مدتى مشاهده یوسف از وى دریغ شد، مشاهده حضرت حق نیز از دل وى در حجاب گردید. از این رو آن همه جزع و فزع یعقوب در فراغ یوسف، بر فوت مشاهده حق بود؛ نه بر فوت مصاحبت یوسف و آن زمان که دوباره به دیدار یوسف موفق شد، به سجده افتاد که دلش معشوق اصلى را دید.(کشف الاسرار، ج‏5، ص‏140؛ در این خصوص نگا: عرفان اسلامى، صص‏177 و 178)
به هر روى، زمانى مى‏توانیم عشق مجازى را به عشق الهى و حقیقى مبدل سازیم که از آن گذر کنیم و به منشأ و منبع اصلى و سبب اصیل آن روى آوریم.
این نکته بسیار مهم هم گفتنی است که گذر از عشق مجازی به حقیقی تنها کار عارف و موحد است و کار هر فرد عامی نیست که بتواند از پس هر موجودی وجود واحد ازلی را مشاهده کند و از خلق به خالق برسد.
چشم دریا دیگر است و کف دگر کف بهل وز دیده دریانگر

جنبش کف‏ها ز دریا روز و شب‏ کف همى بینى و دریا نى عجب‏

ما چو کشتیها به هم بر مى‏زنیم‏ تیره چشمیم و در آب روشنیم‏

اى تو در کشتى تو رفته به خواب‏ آب را دیدى، نگر در آبِ آب‏

آب را آبى است کو مى‏راندش‏ روح را روحى است کو مى‏خواندش‏

اولین دیدگاه را شما بگذارید اخلاق جنسی ،

 درمان...       عواقب...

مشخصات مدیر وبلاگ

ویرایش

لوگوی دوستان



ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ